۱۳۹۲ فروردین ۲۹, پنجشنبه

لزوم پژوهش در دیدگاههای مهدی حائری در مورد رابطه عقل نظری و عملی

از این به بعد هرازگاهی موضوعاتی را که به نظرم مناسب می رسند، برای کسانی که ممکن است علاقمند باشند، به عنوان موضوع تحقیق فوق لیسانس یا دکتری (یا حتی مستقل) معرفی می کنم.

یکی از موضوعاتی که به نظرم جای کاربه عنوان تز دارد، رابطه عقل نظری و عقل عملی در اندیشه مهدی حائری یزدی است و تحقیق در مورد دیدگاه مختار او در فلسفه اخلاق، در قیاس با نظریه پردازان فلسفه اخلاق معاصر و نظرات ایشان در فرااخلاق تحلیلی. قدری که من می دانم کسی پژوهشی در این زمینه انجام نداده است.


من در فصلی از تز دکترایم برروی اندیشه سیاسی مهدی حائری یزدی در حکمت و حکومت کار کردم و نتیجه تحقیقم در قالب یک مقاله در صف انتشار است (در نشریه مطالعات ایرانی). استدلال من در آن مقاله آن است که حائری در اندیشه سیاسی لیبرال است (لیبرال در معنای رالزی این کلمه).

از نظر حائری حکمت و حکومت یکی از مهمترین کتابهای اوست. این را می توان از ارجاعات او به این کتاب در میان مصاحبه هایش دید (رجوع کنید به کتاب جستارهای فلسفی که انتشارات حکمت چاپ کرده). حکمت و حکومت از معدود کتابهایی است که سراسر به قلم خود او نوشته شده است، و بر این اساس از نظر دقت و وثاقت اهمیت زیادی دارد. حائری آثار دیگری هم در بحث عقل نظری و عملی و اخلاق دارد که برای کاوش در اندیشه او باید بدانها مراجعه شود، منتها چون گویا حاصل درس گفتارهای او هستند به قلم شاگردانش و نه قلم خود او، شاید دقت حکمت و حکومت را ندارند. به طور مشخص منظورم کتابهای دوگانه کاوشهای عقل نظری و کاوشهای عقل عملی است (این دو را هم نشر حکمت منتشر کرده). در هر صورت برای پژوهش در مورد دیدگاههای حائری یزدی در مورد عقل نظری و عملی و اخلاق باید این دو متن را نیز، احتمالا ذیل حکمت و حکومت به عنوان متن راهنما، به دقت خواند.

تقریبا دوسوم دومی کتاب حکمت و حکومت در مورد فلسفه سیاسی است و یک سوم اولی آن در مورد فلسفه اخلاق و رابطه عقل نظری و عملی. من در تزم (و مقاله ام) برروی بخش فلسفه سیاسی متمرکز شده ام، و به بخش فلسفه اخلاق جز اشاراتی بسیار مختصر نپرداخته ام. حائری در حکمت و حکومت می کوشد پلی میان فلسفه اخلاق (و حتی وجودشناسی خود که تحت تاثیر فلاسفه کلاسیک مسلمان است) و فلسفه سیاست خود بزند. من شک دارم در این کار موفق شده باشد، یعنی به نظرم فلسفه های اخلاق (و وجودشناسی) و سیاست او را می توان مستقل از هم خواند. به نظرم حائری در فلسفه اخلاق به مکتب واقعگرایی اخلاقی (moral realism) تعلق خاطر دارد و بر این اساس رویکردی متفاوت با محمدحسین طباطبایی (در مقاله ششم اصول فلسفه و رئالیسم، بحث ادراکات اعتباری) به اخلاق دارد. حائری در حکمت و حکومت عقل عملی را زیرشاخه ای از عقل نظری می داند. این دید او در برابر مرحوم طباطبایی قرار دارد که، مانند رالز و سایر پیروان مکتب ساختگرایی در فلسفه اخلاق(moral constructivism)، عقل عملی را مستقل از عقل نظری می داند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر