۱۴۰۴ خرداد ۷, چهارشنبه

تابویی بیهوده به اسم غنی‌سازی اورانیوم

 میثم بادامچی

 این یادداشت را پیش از جنگ ویرانگر اخیر اسرائيل و ایران نوشتم و در زیتون منتشر شد. بماند به یادگار

**** 

مذاکرات ایران وآمریکا به مرحله حساسی رسیده است. چنانکه از سخنان مسئولان ارشد مذاکرات در دو طرف، یعنی آقایان عباس عراقچی و استیو ویتکاف، می‌شود برداشت کرد، گره اصلی توافق ایران و آمریکا در وضعیت فعلی حفظ یا عدم حفظ امکانات غنی‌سازی اورانیوم در داخل خاک ایران است و همین موضوع بسیاری طرفداران صلح را در مورد در مورد آینده مذاکرات نگران کرده است. موضوع صنعت هسته‌ای و ابعاد آن متاسفانه در بسیاری موارد از دید عموم محرمانه نگه داشته شده و از موضوعات تابو در مباحث رسانه‌های داخل و خارج ایران و حتی مباحث روشنفکری دینی بوده است. ولی در وضعیت خطیر کنونی به نظرمی‌رسد که تداوم سکوت دیگر جایز نباشد.




نویسنده این سطور، برغم اینکه پیشرفت‌های ایران در صنعت هسته‌ای را در جای خود نوعی دستاورد بومی بدست آمده از توانایی‌های دانشمندان ایرانی می‌داند پرسش‌های زیر را از مسئولین ایرانی دارد:

-
در وضعیتی که ایران دچار ناترازی‌های بسیار گوناگون در عرصه انرژی است، و بسیاری از تحریم‌های کنونی علیه اقتصاد ایران بوسطه و یا به بهانه برنامه‌ای هسته‌ای کشور اعمال شده، و با در نظر گرفتن وضعیت منطقه پس از جنگ ویرانگر اسرائیل علیه مردم غزه و فلسطین بعد از عملیات ۷ اکتبر ۲۰۲۳، آیا حفظ غنی‌سازی و تداوم صنعت هسته‌ای برای شکوفایی ایران با هر قیمتی قابل دفاع است؟ این پرسش مهم است خصوصا اینکه بسیاری کارشناسان معتقدند برای رفع ناترازیهای انرژی بهترین راه، استفاده از انرژی های تجدید پذیر نظیر نیروگاه‌های خورشیدی، نیروگاه‌های بادی و غیره است.

-
مقامات ایران اصرار دارند که غنی‌سازی در داخل خاک ایران برای اهداف صلح‌آمیز اقتصادی لازم است. ما هم منکر نیستیم که غنی‌سازی قطعا می‌تواند کاربردهای صلح‌آمیز داشته باشد. ولی پرسش اینست که اگر واقعا گشایش اقتصادی و رفع همه تحریم‌ها هدف است و هیچ نوع وسوسه‌ای برای امکان بالا بردن غنی‌سازی به درجات بالا برای اهداف نظامی در صورت تغییر دکترین بر اساس کنش‌های رژیم اسرائیل در یک آینده فرضی مد نظر نیست، چرا از برچیده شدن صنعت غنی‌سازی یا کوچک کردن همه جانبه آن در ازای گرفتن تضمین‌های امنیتی سفت و سخت از آمریکا (در برابر تجاوزات احتمالی رژیم راستگرای نتانیاهو و اسرائیل)، از جمله گرفتن تضمین برای برداشته شده همه تحریم‌ها از سوی ترامپ و کنگره آمریکا، موافقت نشود؟

-
به نظر می‌رسد یکی از اهداف اصلی مذاکرات میان ایران و آمریکا برداشته شدن همه تحریم‌ها و ادغام ایران در اقتصاد جهانی است. ما امضا کنندگان این بیانیه معتقدیم ادغام در اقتصاد جهانی می‌تواند نتایج بسیار مثبتی برای حقوق بشر و گسترش آزادی‌های مدنی شهروندان مظلوم در داخل کشور هم داشته باشد. با این‌حال اگر فرض بگیریم اصرار بر تداوم غنی‌سازی در نهایت باعث عدم حصول توافق میان ایران و آمریکا بعد از بیش از چهار دهه خصومت و تنش خواهد شد، اصرار بر حفظ غنی‌سازی در داخل به هر قیمتی و حیثیتی کردن موضوع با چه منطقی قابل دفاع است؟ مسئله بسیاری از مردم آنست که به هر شیوه ممکن فرصت طلایی توافق باثبات میان ایران و دولت کنونی آمریکا با ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ از دست نرود. توافق با یک رئيس‌جمهور جمهوریخواه بعید است بعدا با مخالفت دموکرات‌های امریکا مواجه شود، ولی بر اساس تجربه برجام ۲۰۱۵ برعکس آن صادق نیست.

-
راه حلی میانه که برخی کارشناسان در وضعیت فعلی ارائه داده‌اند نوعی کنسریوم برای غنی سازی است در همکاری با کشورهای دیگر منطقه، مشخصا کشورهای عربی خلیج فارس. این راه حل نیز اگر منجر به توافق مورد اعتماد طرفین شود راه حلی خوب است.

-
همزمان برای خروج از بن‌بست می‌توان راه حل به رفراندوم گذاشتن موضوع غنی‌سازی و کل برنامه هسته‌ای را مطرح کرد. قانون اساسی و قوانین داخلی ایران همه‌پرسی از آحاد ملت به نحوی که همه اقشار جامعه با آزادی کامل نظر خود را درباره موضوعی‌ معین به صورت "آری" ویا "نه" اعلام کنند کاملا به رسمیت شناخته است. در مورد موضوع صنعت هسته‌ای که سرنوشت ایران بر اساس تجربه بیش از دو دهه گذشته به سرنوشت ایران گره خورده است، برگزاری رفراندوم می‌تواند یک راه کاملا مقبول داخلی و جهانی برای عبور از بحران‌ و بن‌بست کنونی باشد.

-
نویسنده این سطور از عادی سازی روابط ایران و آمریکا در حد بازگشایی سفارت‌های دو کشور به صورت تمام‌قد حمایت می‌کند و هرگونه رویکردی را، از جمله در موضوع هسته‌ای، که مانع چنان عادی‌سازی و توافق پایدار میان دولت‌های ایران و آمریکا شود، چه در میان بخش جنگ‌طلب اپوزیسیون و چه جناح تندرو در حاکمیت جمهوری اسلامی، محکوم می‌کند.
این تعبیر مولی علی در نهج البلاغه را می‌توان در مورد پنجره‌ای استثنایی که برای عادی‌سازی روابط ایران و آمریکا در ماه‌های آغازین دوره دوم ریاست ترامپ در آمریکا گشوده شده منطبق دانست: "الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر." بدیل توافق به نظر می‌رسد جنگ ویرانگری خواهد بود که نه تنها حکومت که ایران را با خود نابود خواهد کرد.

 

پی‌نوشت- ممنون از مهندس ژیلا موحد شریعت‌پناهی، عبدالله ناصری طاهری و صاحب‌نظران نواندیش دینی دیگری که نسخه اولیه این مقاله همدلانه را خواندند و پیشنهاداتی تکمیلی ابراز داشتند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر