۱۳۹۲ خرداد ۲۹, چهارشنبه

نتیجه انتخابات 92 همچون مقدمه ای برای تحول در گفتمان اصولگرایی؟

شاید بتوان حدس زد یکی از مهمترین نتایج انتخابات 92 تحول تدریج گفتمان اصولگرایی به سمت قبول و درونی کردن بیشتر قواعد دموکراسی خواهد بود. علائم این تغییر را می توان از تحلیلهایی که اصولگرایان در سایتها و وبلاگهایشان می نویسند در مورد دلایل شکست در انتخابات و از اعترافاتشان در مورد اینکه نادیده گرفتن مطالبات واقعی مردم یکی از اسباب شکستشان بوده است فهمید. تو گویی اصولگرایان در خواب و توهم محبوب بودن بوده اند و نتیجه این انتخابات همچون تلنگری شدید بوده است بلکه ایشان به تدریج از خواب برخیزند. حتی مصباح یزدی هم در آخرین سخنرانی خود در پنج شنبه گذشته اعتراف کرده که «پس از هشتادسال به این نتیجه رسیده ام که سرّ مسأله این است که اصلا عالم آفریده نشده که همه به زور به سعادت برسند و اصلاح شوند.» 

 

به نظرم انتخابات 92 را می توان گامی جدید در عرفی شدن سیاست در ایران دانست. کسانی که تاریخ دموکراسی و لیبرالیسم در غرب آشنایند می دانند در غرب هم گروههایی که هرگز دموکرات نبودند به دنبال یک سری اتفاقات تاریخی به تدریج دموکرات شدند و دموکراسی را درونی کردند. برخی صاحب نظران همچون جان رالز فیلسوف سیاسی آمریکایی از جنگهای مذهبی میان پروتستانها و کاتولیکها در قرنهای شانزدم و هفدهم و وقایع ما بعد آنها همچون ریشه تاریخی لیبرالیسم در غرب یاد می کنند. شاید بتوان بطور مشابه انتخابات 88 و ظهور جنبش سبز را ریشه تاریخی لیبرالیسم/دموکراسی در آینده ایران دانست. شوک نتایج صحیح انتخابات 92 که به گمانم منجر به تغییر تدریجی گفتمان اصولگرایی خواهد شد از دل تقلب انتخابات 88 رویید. 

 

محتملا یکی از رازهای تقلب نشدن در انتخابات 92 درس گرفتن از واکنش شدید مردم به تقلب در پی انتخابات 88 است. به برخی از سخنان مصباح یزدی در این سخنرانی دیگر او در هفته اخیر بنگرید. می شود برداشت کرد که از ترس آبروریزی بین المللی و تحریم انتخابات توسط مخالفین اصولگرایان مجبور شده اند در انتخابات اخیر آرا را درست شمارش کنند، ولو اینکه فرد برگزیده شده مورد نظر رهبری نباشد. مصباح در پاسخ به این ابهام که «مردم ما همواره منتظر رهنمودهای مقام معظم رهبری و شاخص‌های اصلح از زبان ایشان هستند... چرا با وجود اینکه مصلحت کشور مهم است و این مصلحت می‌تواند با انتخاب یک فرد تأمین شود، رهبری اظهار نظر نمی‌کنند؟» جواب داده:

«هرچند عنوان اولی این است که معرفی کامل شاخص‌های نامزد اصلح، توسط ایشان برای جامعه مفیدتر خواهد بود، اما با چنین کاری نظام متهم خواهد شد که این انتخابات مهندسی شده و فرمایشی است و از لحاظ بین‌المللی تأثیر بسیار منفی برکشور دارد، چرا که امروز چه ما بخواهیم و چه نخواهیم دموکراتیک بودن انتخابات یک اصل تلقی شده است و هرچه قدر دشمنان بتوانند، آن را خدشه دار کنند، ارزش سیاسی انتخابات را کمرنگ کرده‌اند و از سوی دیگر کسانی که شاخص‌ها را در خود نمی‌بینند، در انتخابات شرکت نکرده و آن را تحریم می‌کنند و حضور حداکثری اتفاق نمی‌افتد.» (به نقل از رجا نیوز، 29 خرداد)

 

گویا اصولگرایان در این مرحله تنها نه بخاطر باور به ارزشهای لیبرال-دموکراتیک، بلکه صرفا بر اساس مصلحت سنجی شخصی یا گروهی تن به شمارش درست آرا داده اند. ولی این مهم نیست.این نوع از قبول قواعد دموکراتیک صرفا بر اساس مصلحت سنجی را رالز مودوس ویوندی می خواند. مودوس ویوندی می تواند در طول زمان به اجماع همپوشان (احترام به ارزشهای دموکراتیک از سر باور به رواداری و احترام متقابل، و نه از روی مصلحت سنجی گروهی یا فردی) بدل شود.

نکته آخر من حس می کنم اینکه نتیجه انتخابات 92 باب گفتگوی میان ما و اهل قلم اصولگرا را دوباره باز کرده است. تحول در اصولگرایان و در ما بجز در یک گفتگوی عقلانی مستمر ممکن نیست. این گشایش باب گفتگو، پس از انسداد 2-3 ساله را، هم باید به فال نیک گرفت.

 

قدم بلندی که در انتخابات 92 برداشتیم را ساده نینگاریم. دوست دارم باز به خودمان تبریک بگویم. البته که در آغاز راهیم و کارهای ناکرده بسیار است.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر