۱۳۹۳ بهمن ۵, یکشنبه

در مورد وعده دولت روحانی برای تاسیس فرهنگستان ترکی آذربایجانی

سخن گفتن در مورد آذربایجان مهم، ولی دشوار است. در یک طرف طیفی قرار دارند که تمام مدافعان حقوق هویتی ترک زبانان آذربایجان (ِایران) را منتسب به پانترکیسم می کنند، در طیف دیگر هم کسانی قرار دارند که حقیقتاً جدایی طلبند و همه هویت آذربایجان را به ترک بودن ساکنانش فرو می کاهند.

این مقدمه را نوشتم که بگویم در نظر من دولت روحانی در مورد وعده هایش در مورد زبان ترکی از قبیل تاسیس فرهنگستان ترکی آذربایجانی، مانند بسیاری دیگر از وعده هایش در زمینه سیاست داخلی همچون رفع حصر کوتاهی کرده و عمل جدی از خود نشان نداده است. توگویی دولت با یک ضدحمله یک سال قبل برخی اعضای فرهنگستان زبان فارسی (همچون حداد عادل) از وعده هایش در زمینه زبان ترکی عقب نشینی کرد. چند ماه قبل در خبرها خواندم که استاندار کنونی آذربایجان شرقی گفتند قرار است بنیادی با عنوان "بنیاد ملّی فرهنگ و هنر آذربایجان" تاسیس شود. چه فرهنگستان، چه بنیاد آذربایجان، اسم نهادی که قرار است تاسیس شود هرچه بگذارند در نظر من مهم آن است که دولت نهادی برای محافظت از میراث فرهنگی آذربایجان، که زبان ترکی آذربایجانی یکی از عناصر بسیار مهم آن است، تاسیس کند. مهم است که چنان نهادی درش بر روی همه گروههایی که تعلق خاطر هویت آذربایجان را دارند، چه از نوع مرکزگرا و چه آذربایجانگرا باز باشد و جز قشرهای افراطی و نامعقول و کسانی که باور به پلورالیسم فرهنگی ندارند با همه گروهها از در تعامل وارد شود.

۱ نظر:

  1. 1. کتاب " تاریخ دیرین شرق آذربایجان " مولف رضا زرگریپیشنهاد می شود.
    ۲. جدایی طلبی در آزربایجان بیتشر معنی استقلال میدهد. حالا چه فرهنگی چه سیاسی. طیف دوم در وادی هویت طلبی عقل گرا تر است. (این مدعی نسبی است ولی از روند حرکتشان می شود استنتاج کرد). طیف اول بر مدعاهای غیر معقول کسروی ها و مینوی ها و احمدی ها و باستان گرا های ایرانی ایستاده اند و منطق صفر و یک دارند. - بماند که گروه حد وسطی هم هست ولی به نظر م کفه دارد به سمت طیف دوم سنگینی می کند- هر چند به آرامی .
    ۳. دولت ایران عناد سیاسی دارد و پر واضح است چرا. در صده اخیر توهم امپراطوری فارس و تاریخ فارس در بطن دولت گرایی نهادینه شده است. دشمنی با تورک در شاهنامه واضح است. و حتی مردم عمدتا مرکز نشین کشور ایران از غافله دانش اجتماعی و تاریخی در مورد آزربایجان عقب نگه داشته شده اند و البته روشن هایشان هم در توهم فارس گرایی هستند. خود شما احتمالا در رم که بودید تعرف ایران فارس و هخامنش را از زبان فارس زبانها شاید به وفور شنیده اید.
    پس پر واضح است آزربایجان در این روند صرفا وعده وعید خواهد شنید.

    پاسخحذف