من که با نیم نگاهی به ترکیه به سیاست ایران نگاه می کنم، به
نظرم می رسد اصطلاح فراجناجی که در ایران پس از انقلاب رایج شده از بی
معناترین اصلاح ها در سیاست امروزین است.
اردوغان هر عیبی داشته باشد این حسن را دارد که خوب کارتشکیلاتی می کند. همه در ترکیه اردوغان را با حزب عدالت و توسعه می شناسند و برعکس. من مانده ام چرا حسن روحانی حزب تشکیل نمی دهد تا با تکیه بر آن برای فتح مجلس و مجلس خبرگان در انتخابات پیش رو گام بردارد؟ آیا بدون کار تشکیلات منسجم روحانی قادر خواهد بود از پس اصولگرایان منسجم بربیاید؟ آیا روحانی نمی خواهد از تجربه شکست خاتمی که به نظر من یکی از سبب های آن اجتناب خاتمی از قرار گرفتن در راس یک تشکل سیاسی اصلاح طلب بود بیاموزد؟ (مثلا تجربه حزب مشارکت خوب بود، ولی مشکل اساسی اش آن بود که خود محمد خاتمی حاضر نشد نسبت اش را با آن یا احزاب مشابه تعیین کند.) در همین کشور خودمان تجربه تشکیل حزب اعتماد ملی توسط کروبی و نقش آن در انتخابات 88 نشان می دهد کار تشکیلاتی می تواند در بزنگاهها بسیار موثر باشد. اگر قرار است چشم به کشورهای خارجی نداشته باشیم و از درون این سیستم ایران را متحول کنیم، اینها الفبای سیاست امروز دنیاست.
اردوغان هر عیبی داشته باشد این حسن را دارد که خوب کارتشکیلاتی می کند. همه در ترکیه اردوغان را با حزب عدالت و توسعه می شناسند و برعکس. من مانده ام چرا حسن روحانی حزب تشکیل نمی دهد تا با تکیه بر آن برای فتح مجلس و مجلس خبرگان در انتخابات پیش رو گام بردارد؟ آیا بدون کار تشکیلات منسجم روحانی قادر خواهد بود از پس اصولگرایان منسجم بربیاید؟ آیا روحانی نمی خواهد از تجربه شکست خاتمی که به نظر من یکی از سبب های آن اجتناب خاتمی از قرار گرفتن در راس یک تشکل سیاسی اصلاح طلب بود بیاموزد؟ (مثلا تجربه حزب مشارکت خوب بود، ولی مشکل اساسی اش آن بود که خود محمد خاتمی حاضر نشد نسبت اش را با آن یا احزاب مشابه تعیین کند.) در همین کشور خودمان تجربه تشکیل حزب اعتماد ملی توسط کروبی و نقش آن در انتخابات 88 نشان می دهد کار تشکیلاتی می تواند در بزنگاهها بسیار موثر باشد. اگر قرار است چشم به کشورهای خارجی نداشته باشیم و از درون این سیستم ایران را متحول کنیم، اینها الفبای سیاست امروز دنیاست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر