۱۳۹۳ فروردین ۳, یکشنبه

نقدی بر فیلم سیصد ظهور یک امپراطوری

دیروز فرصت شد فیلم "300: ظهور یک امپراطوری" را ببینم. مدرنیته غربی بر خوانش خاصی از مفهوم یونان استوار است که شکل هالیوودی اش را در این فیلم می بینیم. در این نمایش پارسیان (ایرانیان قدیم) یک امپراطوری با قدرت تکنولوژیکی بسیار بالا تصویر شده اند که تهی از ارزشهای اخلاقی چون حس عدالت و آزادی اند. در عوض یونانیان از نظر نظامی و تکنولوژیکی ضعیف ترند، ولی ارزشهای اخلاقی والایی چون آزادی و عدالت و دموکراسی را پاس می دارند. 

پروژه ای که من قبلا با عنوان "بازاندیشی مفهوم یونان" ازش نام برده ام، شکستن این خوانش شرق شناسانه کلاسیک از مفهوم یونان برای تولید مفهوم بومی از مدرنیته برای ایران است. وقتی می گویم ایران همه قومیت هایش اعم از ترک آذری، فارس، کرد مد نظرم است، نه فقط یک قومیت. منطقه اژه، یعنی جایی از ترکیه که من در آن زندگی می کنم، را می توان از نظر تاریخی با قدری تسامح یونانِ باستان شرقی نامید. در عالم واقع، فرهنگهای ایرانی و ترکی و یونان در این بخش از ترکیه و بخش های مجاور بسیار بیشتر از آنچه تمایزهای صفر و یکی هالیوودی ترسیم می کنند در هم آمیخته شده اند. مثلا ساردیس، شهری که داریوش به خاطر به آتش کشیده شدن آن توسط یکی از حاکمان منسوب یونانی به آتن حمله کرد، در دو ساعتی اطراف ازمیر قرار دارد. از آنجا که یونان شناسی در میان ما (ایرانیان، ترکیه ای ها) بسی ضعیف است، طبیعی است تصور کلاسیک از مفهوم یونان=عقل و اخلاق، غیریونانی=بی خردی و بی اخلاقی، حالاحالاها تداوم یابد. البته که در راه بازاندیشی مفهوم یونان باید مفاهیمی چون فره ایزدی که از دوران باستان تا به امروز در اندیشه سیاسی ایرانیان نفوذ داشته اند، به نفع مفاهیم معقول تری چون دموکراسی به صورت جدی نقد شوند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر