برای سعید رضوی فقیه، مدافع فلسفه سیاسی قرارداد اجتماعی، که جملاتی شبیه این را در سخنرانی همدانش گفت و ظالمانه بازداشت شد:
"فلاسفه لیبرال کلاسیک آنارشیست (سروری ستیز) نبودند که لزوم حکومت را در هر شکلی نفی کنند. آنارشیستها معتقدند که حکمرانی دسته¬ای از انسانها بر بقیه هرگز مشروع و مجاز نیست و در نتیجه انسانها را نمی توان به صورت مشروع مجبور به اطاعت از حاکم کرد. ازآنجا که فیلسوفان لیبرال قرارداد اجتماعی آنارشیست نبودند، مسئله ی اساسی آنها توضیح آن بود که چگونه حکمرانی بر انسانهای آزاد و برابر می¬تواند مشروع باشد. پاسخ ایشان به صورت مجمل از این قرار بود: به سبب کمبود منابع و عدم¬امنیتی که در زندگی اجتماعی وجود دارد، افراد بدون از دست دادن برابری اخلاقی خویش ممکن است بخشی از قدرت خویش را به حکومت واگذارند، منتهی فقط و فقط اگر حکومت این قدرت را به عنوان امانت برای حفاظت از افراد در برابر آن کمبود منابع و عدم امنیت استفاده کند. اگر حکومت به این امانت خیانت کند، و از قدرتی که بدو داده شده سو استفاده کند، شهروندان دیگر وظیفه¬ای برای اطاعت از او ندارند، و در واقع حق عصیان دارند."
ویل کیملیکا، فلسفه سیاسی معاصر، ص. 62
"فلاسفه لیبرال کلاسیک آنارشیست (سروری ستیز) نبودند که لزوم حکومت را در هر شکلی نفی کنند. آنارشیستها معتقدند که حکمرانی دسته¬ای از انسانها بر بقیه هرگز مشروع و مجاز نیست و در نتیجه انسانها را نمی توان به صورت مشروع مجبور به اطاعت از حاکم کرد. ازآنجا که فیلسوفان لیبرال قرارداد اجتماعی آنارشیست نبودند، مسئله ی اساسی آنها توضیح آن بود که چگونه حکمرانی بر انسانهای آزاد و برابر می¬تواند مشروع باشد. پاسخ ایشان به صورت مجمل از این قرار بود: به سبب کمبود منابع و عدم¬امنیتی که در زندگی اجتماعی وجود دارد، افراد بدون از دست دادن برابری اخلاقی خویش ممکن است بخشی از قدرت خویش را به حکومت واگذارند، منتهی فقط و فقط اگر حکومت این قدرت را به عنوان امانت برای حفاظت از افراد در برابر آن کمبود منابع و عدم امنیت استفاده کند. اگر حکومت به این امانت خیانت کند، و از قدرتی که بدو داده شده سو استفاده کند، شهروندان دیگر وظیفه¬ای برای اطاعت از او ندارند، و در واقع حق عصیان دارند."
ویل کیملیکا، فلسفه سیاسی معاصر، ص. 62
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر