۱۳۹۲ مهر ۱۹, جمعه

ما و فلسفه سیاسی یونان

من با بسیاری از عقاید اشتراوس در نقد مدرنیته همدل نیستم، ولی دانش عمیق او در مورد فلسفه سیاسی یونان باستان (افلاطون، ارسطو، گزنوفون..)، و نیز فلاسفه یهودی کلاسیک (ابن میمون..)، و نیز فلسفه سیاسی دوران اسلامی (بطور مشخص فارابی) را تحسین می کنم. برخی از سئوالهایی که اشتراوس در خوانش این متون با آنها درگیر است، بطور مشخص رابطه عقل یونانی و وحی ادیان ابراهیمی (یهودی، اسلامی، مسیحی)، و اینکه اینها قابل جمع هستند یا نه، سئوالهای امروز ما در ایران نیز هستند. در برنامه ای که برای خودم برای مطالعه فلسفه سیاسی دوران باستان و اسلامی گذاشته ام، حتما از شرحهای او بهره خواهم برد. شخصا شرحهای او بر فلسفه سیاسی باستان و قرون وسطی را جالب تر از نقدهای او بر مدرنیته می یابم که بسیاری شان بر اساس فلسفه تحلیلی جدید قابل جواب اند. 
رنسانس در غرب با رجوع دوباره به متون یونانی-رومی و باز تفسیر آنها، و نقد تدریجی مسیحیت در پرتو عقلانیت یونانی رخ داد. برای زایش رنسانی در فرهنگ خودمان ما نیز باید نسبت خویش را با عقلانیت یونانی (به عنوان مادر عقلانیت مدرن)، مشخص کنیم. تمدن یونانی-رومی همسایه دیوار به دیوار تمدن ایرانی بوده است، و اگر بحثهای ایدئولوژیک و ملی گرایانه، یا اروپا محورانه را کنار بگذاریم، تمدن یونانی-رومی و تمدن ایرانی، علی رغم جنگ با یکدیگر، در داد و ستد نزدیک با یکدیگر نیز بوده اند (اصولا می توان از این منظر هم به مسئله نگریست: اگر همسایه دیوار به دیوار نبودند اینقدر جنگ نمی کردند). بر این اساس در تامل در مورد فلسفه سیاسی دوران باستان، دوست دارم تاثیر و یا تاثرش بر اندیشه یا عمل ایرانیان باستان را نیز بدانم. البته اگر اشتباه نکنم پژوهش در این زمینه واقعا اندک است.

۴ نظر:

  1. فکر کنم به بخشی از شرق ترکیه امروز ایونیا میگفتن و در واقع مرکز فلسفه پیشاسقراطی محسوب میشده.
    اما خیلی کم به این صورت شناخته شده و بیشتر همه با فلسفه یاد یونان فعلی میفتن.
    https://en.wikipedia.org/wiki/Ionian_School_%28philosophy%29

    پاسخحذف
  2. یونا یا ایونا طبق کتیبه داریوش بزرگ بخشهایی از میان رودان بوده

    پاسخحذف