۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۵, یکشنبه

چهار حوزه برای پژوهش

در نویسندگی هر آن در معرض این آفتی مطالبی را که در ذهن داری ننویسی تا روزی فرا برسد که آنها به بهترین و کامل ترین شکلشان بر قلم آوری و آن روز کامل موعود هم هیچ وقت فرا نرسد. حکایت مدتی ننوشتن ما در وبلاگ هم، در کنار قدری مشاغل در این مدت، همین است. تصمیم گرفتم مانند سابق ایده هائی را که در ذهن دارم، ولو غیر کامل و ناقص، بر صفحه اینترنت جاری کنم و در عوض به تدریج با پست های نوتر کامل ترشان کنم بجای ننوشتن. نکته ای که اخیرا در مورد نسبت میان علویان ترکیه و شیعیان ایران متوجه اش شده ام و در پست آینده بدان خواهم پرداخت، یکی از این موارد است.


در نیکوماخوس قصد دارم روی چهار حوزه بطور تخصصی کار کنم. حوزه اول، چنانکه قبلا مفصل گفته ام، قابلیت جمع یا عدم جمع فلسفه سیاسی راولز متقدم و متاخر با اندیشه سیاسی اسلام ، با تمرکز بر اسلام شیعی، است. حوزه دوم مورد علاقه من بحث حقوق اقلیت های قومی  است و این که چقدر اندیشه چندفرهنگ گرائی لیبرال، بطور مشخص فلسفه سیاسی کیملیکا و کسانی که نزدیک به او فکر می کنند، بر کشورهای خاورمیانه که اکثریت شان مسلمانند، بطور مشخص ایران و ترکیه، قابل جمع است.


حوزه سوم مطالعه ساختار قانون اساسی موجود ایران از منظری لیبرال است. بطور مشخص به تاریخچه و نحوه ورود نظریه ولایت فقیه به قانون اساسی موجود علاقمندم. برای این کار مشروح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی سال 1358 که ولایت فقیه را به پیش نویس مصوب شورای انقلاب وارد کرد، و مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی سال 1368 که در ان ولایت فقیه به ولایت مطلقه بدل شد و شرط مرجعیت از شروط رهبری حذف شد اصلی ترین منابع اند. مذاکرات این دو مجلس را که مقایسه می کنیم در می یابیم که سطح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی اول در 1358 بسی عمیق تر و مبنائی تر از مذاکرات شورای بازنگری سال 1368 است. در مجلس خبرگان اول، اگر چه بدون توازن و تعادل قوا، کسانی وجود دارند که مخالف ولایت فقیه اند و مخالفت شان را آشکارا ابراز می کنند، اگرچه در نهایت نظرشان رد می شود توسط اکثریت طرفدار ولایت. ولی اعضای شورای بازنگری سال 1368 تماما کسانی اند که معتقد به ولایت فقیه و از نزدیکان آقای خمینی اند، اگر چه میان شان در بحث مطلقه بودن اختلاف نظرهائی هست. این اختلافات البته در دوران رهبری آقای خامنه ای مهم می شوند و در رقابت میان مجمع روحانیون مبارز و جامعه روحانیت مبارز، مجمع مدرسین حوزه علمیه قم با جامعه مدرسین حوزه علمیه و یا بطور کلان اصولگرایان و بدنه مهمی از اصلاح طلبان خود را نشان می دهد. تنها شاهدی برای عمیق تر بودن بحث های سال 1358آنکه در آن احتمالا ذیل بحث شورای نگهبان این نکته با توسل به بعضی روایات توسط حجج اسلام گلزاده غفوری و شیخ علی تهرانی مطرح می شود که می توان در کشور اسلامی ایران کارخانه تولید مشروبات الکلی داشت، به شرط آنکه این تولید برای صادرات باشد، اگرچه پیشنهادشان توسط سایر اعضا و به خصوص فقها رد می شود. ولی در شورای بازنگری این گونه بحث ها از اساس تابو است و مثلا آقایان مومن و خزعلی در بحث حول کارکرد مجمع تشخیص مصلحت نظام صراحتا از چنان مباحثی به عنوان نقطه ضعف اعضای مجلس خبرگان اول یاد می کنند. (ر.ج به مشروح مذاکرات جلسه چهلم شورای بازنگری چاپ شده توسط شورای نگهبان)


و اما حوزه چهارمی که مایلم بطور تخصصی در چند سال آینده بهش بپردازم، مطالعه تطبیقی میان سیاست ایران و ترکیه است. به خاطر دلایلی که باید در جای خود مفصل ذکرشان کنم معتقدم ترکیه مورد بسیار جالبی برای مطالعه شکل عینی چالش هائی است که ما در ایران دموکراتیک آینده با آن مواجه خواهیم بود. فرهنگ سیاسی مردم در ایران و ترکیه بسیار شباهت ها به هم دارد. از ساختار خانواده گرفته، تا علاقه گروه مهمی از نخبگان به سکولاریسم یا لائیسیته و بحث داغ در افکار عمومی حول آن، تا انقلاب های مشروطه در اواخر قرن نوزدهم در ایران قاجار و ترکیه عثمانی و کلا بارقه های مواجهه با مدرنیته، تا نقش اسلام در زندگی فردی و اجتماعی بخش عمده ای از مردم، تا ملی گرائی کلاسیک و مثلا بر اساس آن تمایز گذاشتن بخش زیادی از مردم میان خود و کشورهای عربی، تا تشکیل یافتن مملکت از اقلیت های قومی متنوع، تا بحث اقلیت های دینی و نحوه مواجهه حکومت مرکزی اکثریت گرا با آنها و غیره. ترکیه مورد بسیار مطلوبی برای "آینده پژوهی" در مورد سیاست ایران در دوران پس از گذار به دموکراسی برای جنبش سبز است و جنبش سبز بسی نکته ها می تواند از تجربه سیاست ترکیه در دوران معاصر بیاموزد. مطالعه  عقاید علویان و نقش شان در ساختار سیاسی ترکیه و شباهت ها و تفاوت هایشان با شیعیان ایران یکی از این مباحث است. علویان مهم ترین اقلیت دینی در ترکیه محسوب می شوند.


در نوشته ای در آینده در مورد خطوط اولیه پژوهشی که در مورد علویان ترکیه و مقایسه میان آنها و شیعیان ایران در ذهن دارم، چند سطری خواهم نوشت.


۷ نظر:

  1. موفق باشی. در زمینه قانون اساسی کتاب دو جلدی دکتر هاشمی رو هم در کنار مشروح مذاکرات توصیه می کنم. بخصوص جلد دوم آن.

    پاسخحذف
  2. ممنون حسین جان. حتما نگاه می کنم. اسم دقیق کتاب و انتشارات اش را می گوئی و سال چاپش را؟

    پاسخحذف
  3. با توجه به شناختی که از ایران و ترکیه داری فکر می کنم "مطالعات همسنجشی در زمینه حقوق اقلیت های قومی در ایران و ترکیه در فرهنگ عامه" جذاب و خواندنی باشه.
    علی

    پاسخحذف
  4. با سلام
    1 ـ حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران (جلد اول: اصول و مباني كلي نظام)
    ۲ ـ حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران (جلد دوم: حاكميت و نهادهاي سياسي)
    http://www.iranianlawyers.com/spip.php?article38

    این دو کتاب کلی هستند و کل نظام حقوق اساسی ایران را در بر می گیرند.

    پاسخحذف
  5. علی: ممنون از دقت ات. پیشنهاد خوب و جالبی است. اتفاقا یکی از موضوعات مورد علاقه ام همسنجی میان ایران و ترکیه در باب حقوق اقلیت هاست. درترکیه به خاطر وجود حزب کردها، حزب ب.د.پ که ساخه سیاسی پ.ک.ک محسوب می شود، بحث های بسیار داغی حول مباحثی از قبیل فردالیسم جاری است.

    گفتاورد: خیلی ممنون که دکتر هاشمی را بهم معرفی کردی. باید سفارش بدهم برایم بفرستند این دو کتاب ایشان را.آثار اساتید حقوق اساسی ایران را باید بیشتر بشناسم.

    پاسخحذف
  6. موفق باشید. با اشتیاق بحث‌های‌تان را دنبال می‌کنم. به نظرم می‌آید که در نوشته‌های اخیرتان، تحتِ تاثیرِ شرایطِ سیاسیِ روز، جنبه‌ی تحلیلیِ نظری نوشته‌های‌تان کمی پایین آمده است. امیدوارم در ادامه‌ی کارتان باز هم شاهد نوشته‌های نظری‌‌ترِتان خصوصاً در حوزه‌ی دوّمی که نام بردید، باشیم.
    راولز را هم فراموش نکنید!

    پاسخحذف
  7. امین جان ممنون از کامنت جالبت. بعضی وقت ها همانطور که گفتی به اقتضای شرایط روز و برای از دست نرفتن فرصت های عملی از کف، کاربردی تر می نویسم. ولی بحث های نظری اصلا فراموش نمی شوند. در پایان نامه ام که این روزها رویش کار می کنم بحث های نظری در مورد راولز و اسلام شیعی مطرح است.

    کاش می شد بصورت کتابی در داخل چاپ کنمش. مشکل آن است که به تحقیقی که قسمتی ازش بحثی انتقادی در مورد فقه سیاسی شیعه است مجوز چاپ در این شرایط کشور می دهند یا نه؟ البته اگر ندهند اینترنتی چاپش می کنم!

    پاسخحذف