۱۳۹۰ خرداد ۱۰, سه‌شنبه

عزت اله سحابی و تصویب ولایت فقیه

هنگامی که خبر فوت غم انگیز عزت الله سحابی را شنیدم، یکی از اولین تصوراتی که از ذهنم گذشت، صحنه مخالفت شجاعانه او در کنار مقدم مراغه ای در برابر وارد شدن اصل ولایت فقیه به قانون اساسی در مجلس خبرگان اول بود.
داستان از این قرار است. در جلسه پانزدهم مجلس خبرگان قانون اساسی اول مورخه 21 شهریور 1358 به ریاست آقای بهشتی، در مورد وارد کردن ولایت فقیه به قانون اساسی ایران رای گیری شد و پس از ایراد سخنان یک نفر در مخالفت (مقدم مراغه ای) و یک نفر در موافقت (بهشتی) در نهایت با 53 رای موافق، 8 رای مخالف و 4 رای ممتنع از میان آرا 65 نفر حاضر در جلسه، اصل نامبارک ولایت فقیه به قانون اساسی ایران وارد شد. در آن روز عزت الله سحابی یکی از 8 شجاع مردی بود که به ولایت فقیه رای منفی داد.
قبل از رای گیری سحابی به رئیس جلسه بهشتی گوشزد کرد که ورود ولایت فقیه تحولی ژرف در قانون اساسی و حیات سیاسی ایران ایجاد می کند و نمی توان تکلیف آنرا با یک "قیام و قعود" معین کرد. آنروزها رسم بر این بود که پیش از جلسات رسمی خبرگان، در جلساتی غیر رسمی موضوعاتی که قرار است در موردشان رای گیری شوند، به بحث گذاشته شوند تا وقت کمتری از جلسات رسمی خبرگان گرفته شود. در جلسات غیرعلنی موافقان ولایت فقیه بسیار فرصت یافته بودند تا استدالالهای عریض و طویل و البته غالبا سطحی خود را در طرفداری از ولایت فقیه بیان کنند، ولی به سحابی فرصت بسیار کمی داده شده بود تا دلایل متعدد و فراوانش را برای مخالفت بیان کند. از این رو عزت الله سحابی پیش از رای گیری خطاب به بهشتی و سایر حضار گفت:

"این اصل [ولایت فقیه]، یک اصل بسیار اولی و اساسی است و انقلابی در جامعه ایران ایجاد خواهد کرد. بنابر این نگذارید که این اصل سرسری بگذرد. در جلسات خصوصی بنده به عنوان مخالف فقط چند دقیقه توانستم صحبت کنم، در حالیکه دهها مطلب دیگر داشتم که فرصت نشد و در حدود بیست نفر و شاید سی نفر در دنباله حرف های من جواب دادند و بازجواب داشت ولی به هیچ کدام نوبت نرسید. بنابراین روی این اصل بقدر کافی در این مجلس خبرگان توضیح داده نشده شما اگر بخواهید با یک قیام و قعود مساله را تمام بکنید، این در نظر ملت ایران مساله ای است که ایجاد مسائل و مشکلات خواهد کرد و خود جنابعالی در این جلسه مطالبی فرمودید که در آن جلسه گفته نشده بود و جوابش نیز داده نشده بود. همین مطالب شما جواب دارد ."    مشروح مذاکرات، جلد اول، ص 383
اشاره سحابی در آخر سخنش مربوط می شود به استدلال لنینیستی بهشتی در طرفداری از ولایت فقیه که در یکی از یادداشت های اینده بدان خواهم پرداخت. (در آن جلسه ترجمه قانون اساسی چین، شوروی و بلغارستان به فارسی در جلسه توزیع شد) به هر حال نظر سحابی به هیچ گرفته شد و با قیام و قعودی یکی از سرنوشت سازترین اصول قانون اساسی بدان اضافه گشت. 

در این سی و دو سال فاصله میان 21 شهریورآنروز تا نیمه شبی که سحابی جان به جان آفرین تسلیم کرد، عزت الله سحابی همواره بر سر موضع ای که بدان رای داده بود ماند، بدون انکه هرگز از منش ضد خشونت اش دست بردارد. او هزینه عقیده اش را با تحمل سالها محرومیت (از قبیل تعطیلی نشریه اش ایران فردا) و زندان داد. او به معنای دقیق کلمه آزادی خواه بود و از این روست که خاطرش این چنین عزیز است پیش نسل ما.

از همان زمانی که در جلسه خبرگان قانون اساسی به سحابی فرصت داده نشده تا استدلالهای خود را در مخالفت با ولایت فقیه بیان کند، همیشه رسم بر این بوده است که طرفداران ولایت فقیه هر چند ساعت که بخواهند و از هر تریبون و صدا و سیمائی نظراتشان را بیان کنند و همین طور رسم بر این بوده است که تصویر مخالفان، البته بدون صدایشان، تنها احتمالا در هنگام ذکر خبر فوت شان در حد چند ثانیه از تلویزیون پخش شود. (یا آنهم نشود.) 

خوب این هم گوشه ای از عدالتی است که در سایه حکومت فقها بدان رسیده ایم. دعا کنیم همین را هم ازمان نگیرند.

پی نوشت بعد التحریر- در خبرها امروز دیدم هاله سحابی فرزند عزت الله سحابی در اثر ضرب و شتم نیروهای امنیتی در مراسم ختم پدرش به شهادت رسیده است. یاد آیه های مربوط به ظلم فرعون در قرآن افتادم. کی ما خواهیم توانست از شر این ظلم ها که مصداق بارز اعمال فرعون است، یعنی به روایت قرآن "یذبحون ابنائکم و یستحیون نسائکم"، رها شویم؟ من از هیچ کس نشنیده ام که رژیم شاه چنین برخوردی  با خانواده داغدار انقلابیون آن زمان کرده باشد.ولایت فقیه روی سلطنت شاه را هم سفید کرده است. به خصوص وقتی این قبیل ضد خبرهای نخ نمای همیشگی را از سایت های حکومتی در مورد مرگ هاله سحابی می بینیم، بیشتر از اصلاح این نظام ناامید می شوم. کجای دنیا به جز ایران آدم را در روز روشن می کشند و بعد مقتولین را محکوم می کنند؟

۳ نظر:

  1. ایران فردا محکی بود که نوجوانی مثل من یاد بگیرد چیزهایی که در روزنامه نوشته می شوند، تاریخ مصرف دارند و می بایست چیزهایی هم خواند و شنید که «اساسی» تر هستند. از این بابت به مهندس تشکری بزرگ بدهکارم. اما آنچه در خبرگان رفت، یک جور ائتلاف پارک جوراسیک علیه ملت ایران بود. در حالی که مردم در خیابان در مورد نحوه همزیستی کمونیست ها با خلق مسلمان مشغول بودند، داخل بهارستان نشستند و پایه های یک ضدانقلاب را پایه ریختند. یکی دو نفری چون سحابی صدایشان در آمد که بی شک بر حضار بی اثر بود، ولی برای ثبت در تاریخ بود که فردا نیایند چون سروش ادعا کنند که ما را جو گرفت و همه را جو گرفته بود.

    پاسخحذف
  2. دانیال: ممنون از کامنت ات. یاد ایران فردا بخیر!

    پاسخحذف
  3. از نگر تاريخي تنها دو گروه ملي و ملي مذهبي را جو نگرفته بوده است انگار. چپها و مذهبي ها هر دو پشتيبان ديكتاتوري بوده اند انگار. تك و توك افراد ديگري چون بني صدر هم البته بوده اند كه ضد ديكتاتوري بوده اند. بيشترينمان اما....اين دو گروه انگار ا سالم ترين گروه ها نيز بوده اند هم ا نگر مالي و هم.....راستي دانيل سروش كجا اين را گفته؟ منبع؟سپاس

    پاسخحذف