این انتصخابات ۲۸ خرداد دارد داستان میشود. در چهل و هشت ساعت گذشته اتفاقاتی در فضا افتاد. من از توییتها میبینم. آن کاندیدا که ظریفی عبدالتورم و حریفش را عبدالقاتل خوانده بود در همین مدت فالوئرهایش از ۲۸۰۰ به ۱۰۰۰۰ رسیده. حسین قدیانی از اساتید اصولگرا در وطن امروز گفته نکند طبقه متوسط شهری که از رئیسی و پدرخانمش و ماها نفرت دارند حول او جمع شوند. این اتفاق شاید در حال رخ دادن است. وقتی کسی دارد هستیات را میگیرد، ده درصد داشتههایت را بخواهی حفظ کنی ضدعقلانیت است؟ یا همان را باید دو دستی تقدیم کنی؟ خوشمان بیاید یا نه، برایمان ذرهای اهمیت داشته باشد یا نه، چشم کشورهای همسایه ایران و اروپا و کاخ سفید به این انتخابات است. اینکه هفتاددرصد کره شمالی بشوی ویا نود و پنج درصد هم یکی نیست. حداقل برای کسانی که داخل ایرانند، نه برای بنده خارجنشین. البته اگر قائل به جبر تاریخی برای سرنگونی خودبخود ج.ا فردای انتصخابات هستیم داستان دیگری است، ولی من قائل به مهدی سکولار نیستم. بایدن هم، خوب یا بد، ترامپ نیست. اقتصاد هم قطعا با رئیسی که طرفدارانش کف و سوت میزدند و میزنند از برجام خارج شو و تف کن صورت آمریکا درست نمیشود. اینها هم متوهمانه بخواهند دنیا نمیخواهد. نهایتا آنکه در اتاق خبر هم کار کنی، اینکه بخواهی چهار سال خبرهای رئیسی و هیأت دولتش متشکل از سعید محمد یا جلیلی و زاکانی و قاضیزاده هاشمی را پوشش بدهی، یا اخبار کسانی که «فقط اندکی» به آدمیزاد بیشتر شباهت دارند، یکی نیست و فرق دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر