وقتی
گفته می شود لیبرال و لیبرالیسم امور مختلفی به ذهن افراد می آید. در
آمریکای شمالی و اروپا معنای لیبرالیسم متفاوت است. در ایران یک تشویش عمیق
فکری در این زمینه در میان فعالین سیاسی وجود دارد. به گمانم از آنجا که
نسل پدران ما در سیاست ورزی بیشتر تحت تاثیر اندیشه های اروپایی بوده اند،
خیلی از ایرانیان لیبرالیسم را با لیبرتاریانیسم، مثلا آرا اقتصاددادن
معروف فریدمن و نظریات هایک، یعنی اعتقاد به آزادی
نامحدود اقتصادی، یکی می انگارند. در آمریکای شمالی لیبرال معنایی متفاوت
دارد. لیبرالها در آمریکا به آنچه در اروپا سوسیال دموکرات خوانده می شود
تا حدی نزدیکند. من به شخصه وقتی می گویم لیبرال هستم، لیبرال رالزی منظورم است
که عدالت توزیعی جزوی اساسی از آن است، نه معنایی که اکثر فعالین چپ و
راست از این کلمه در نگاه اول در ذهن دارند.
مهمترین دو صورت بندی فلسفی معاصر از لیبرالیسم را جان رالز در دو اثرش "نظریه ای در باب عدالت" (1971)، و "لیبرالیسم سیاسی"(1993)، ارائه کرده است. لب نظریه سیاسی رالز در اثر اولش را چه بسا بتوان در اصول عدالت او خلاصه شده دانست. این اصول عدالت دو تا هستند. اصل اول اصل آزادی برابر برای همه شهروندان است. اصل دوم خودش دو بخش دارد: بخش اول اصل دوم اصل برابری فرصتها برای همه شهروندان است. بخش دوم اصل دوم، که صورت بندی آن در تاریخ فلسفه سیاسی ابداع خاص رالز است، آن چیزی است که او اصل نایکسانی (difference principle) می خواند. مطابق این اصل رشد اقتصادی در یک جامعه باید بیش از همه وضعیت محرومترین اقشار را بهبود بخشد. مهمترین صورت بندی فلسفی از لیبرتاریانیسم را نیز رابرت نوزیک در کتاب "آنارشی، حکومت و اتوپیا" (1974)، ارائه کرده است. کتاب او در واقع نوعی نقد لیبرالیسم رالزی هم هست و بسیاری از شاگردان رالز به آن پاسخ داده اند.
مهمترین دو صورت بندی فلسفی معاصر از لیبرالیسم را جان رالز در دو اثرش "نظریه ای در باب عدالت" (1971)، و "لیبرالیسم سیاسی"(1993)، ارائه کرده است. لب نظریه سیاسی رالز در اثر اولش را چه بسا بتوان در اصول عدالت او خلاصه شده دانست. این اصول عدالت دو تا هستند. اصل اول اصل آزادی برابر برای همه شهروندان است. اصل دوم خودش دو بخش دارد: بخش اول اصل دوم اصل برابری فرصتها برای همه شهروندان است. بخش دوم اصل دوم، که صورت بندی آن در تاریخ فلسفه سیاسی ابداع خاص رالز است، آن چیزی است که او اصل نایکسانی (difference principle) می خواند. مطابق این اصل رشد اقتصادی در یک جامعه باید بیش از همه وضعیت محرومترین اقشار را بهبود بخشد. مهمترین صورت بندی فلسفی از لیبرتاریانیسم را نیز رابرت نوزیک در کتاب "آنارشی، حکومت و اتوپیا" (1974)، ارائه کرده است. کتاب او در واقع نوعی نقد لیبرالیسم رالزی هم هست و بسیاری از شاگردان رالز به آن پاسخ داده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر