۱۴۰۳ تیر ۱۷, یکشنبه

بگوییم «اپوزیسیون» یا نه؟

 

میثم بادامچی 
 
دکتر محمدرضا نیکفر در مقاله ای به تاریخ ۱۳۹۶ که دقیقا پس از انتخاب دوم حسن روحانی نگاشته شد (اینجا)، تاکید می‌کند که بهتر است به این سه دلیل از کاربست مفهوم "اپوزیسیون"، در نقدها به زبان فارسی، خودداری شود:
"۱. به دلیل تعین و تشخص ظاهری و همهنگام ابهام باطنی آن؛
۲. به دلیل یگانه کردن نیروهایی که یگانه نیستند و نمی‌توانند بشوند؛
۳. به دلیل اینکه نگاه آن به "پوزیسیون" است، نه به مردم."
 
و ادامه میدهد: "می‌پرسیم منظور شما چه نیرویی است: سلطنت‌طلبان است؟ مجاهدین خلق است؟ اتحاد جمهوری خواهان است؟ حزب‌های کردی است؟ این یا آن سازمان فداییان است؟ راه کارگر است؟ حزب‌های کمونیست کارگری است؟ ... تا شروع به پرسش کنیم، متن یا گفتاری که به نظر استوار می‌نماید، به لرزه درمی‌آید."
 
در مورد بند ۲ من متوجه نقد ایشان هستم. میان همه این گرو‌ه‌ها فرق‌های مهم است و هیچ کدام از گروه‌ها و جریان‌های فوق هم خودشان صددرصد یکدست نیستند. 
 
ولی من برعکس بند ۱ (ابهام باطنی) را مزیت نسبی عبارت "اپوزیسیون" می‌دانم: بجای اینکه مستقیم از بخشی از افراد و جریان‌های فوق نام ببریم، کاری که ممکن است باعث کدورت بیشتر شود، از لفظی مبهم‌تر استفاده می‌شود.‌ این را هم اضافه کنم اپوزیسیون اقلا در معنایی که من در نقدهایم این روزها بکار می‌برم یعنی کسانی که تریبون و «رسانه بزرگ» دست‌شان است. مثلا همه افراد در جریان‌های فوق تریبون بزرگ دست‌شان نیست پس در این معنا اپوزیسیون نیستند. برخی در جناح چپ در وبسایتهایی مانند ایران امروز می‌نویسند که از قضا جریان اصلی نیستند و عمیق ترین مطالب تولید شده توسط اپوزیسیون گاهی در همین وب‌سایت‌های فرعی منتشر می‌شود. البته باز همه کسانی که در رسانه‌های بزرگ مطلب تولید می‌کنند یکدست نیستند.
 
در مورد بند ۳ هم، نکته یاد شده مبتنی بر تاکید خاص دکتر نیکفر بر جامعه محوری در نظریه جمهوری‌خواهی جامعه محور ایشان است، که در مجموعه مقالاتی که اخیرا در زمانه منتشر شد، همدلانه شرح داده ام و نقد کرده ام. من شخصا اندازه دکتر نیکفر نگاه منفی به پدیده دولت ندارم. (بنگرید به مجموعه یادداشت‌هایی که این بخش اول آنهاست)

خلاصه این‌که برغم اشکالاتی که بر لفظ اپوزیسیون در فضای ایرانی هست و برخی هم درست اند (بند ۲ مشخصا)، تا اطلاع ثانوی به نظر گریزی از کاربست این عبارت توسط کسانی مثل من نیست. مگر اینکه هربار در یک بحث انتقادی بخواهیم از تک تک گروه‌ها و افراد نام ببریم و فهرستی بلند بالا تهیه کنیم که مشکلات خاص خودش را دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر