اخیرا بحثی در مقایسه ویدئویی از خاتمی که سالها قبل منتشر شده و در آن
ایشان در محفلی خانگی جوکی قومیتی می گوید و ویدئوی اخیر قاضی پور که در آن
به زنان توهین می شود درگرفته بود که من به پبشنهاد دکتر احمد صدری نظرم
را ذیلش در فیسبوک نوشتم و اینجا بازنشرش می کنم.
به نظرم تفکیک عمومی و خصوصی تفکیک بسیار مهمی است و یکی از بنیادهای اندیشه سیاسی مدرن است. البته در میان نظریه پردازهای سیاسی برخی خصوصا فمینیستها بر ابعادی از این تفکیک، خصوصا در معنای کلاسیک آن، تاخته اند ولی شاید حتی در میان فمینیستها هم کسی نباشد که این تفکیک را از بیخ و بن قبول نداشته باشند. مثلا فمینیستهای لیبرال در نقدشان بر لیبرالیسم سنتی معتقدند که مسئله عدالت در خانواده جز مسائل حوزه خصوصی نیست که با تکیه بر آن بشود ظلم یکی از زوجات، خصوصا شوهر را، بر دیگری را به بهانه اینکه متعلق به حوزه خصوصی است نادیده انگاشت. در فصل نهم کتابی که من و دوستم محمد مباشری از ویل کیملیکا ترجمه کرده ایم و قرار است تا تابستان توسط نگاه معاصر چاپ شود، بحث مفصلی در مورد عمومی-خصوصی و نقدهای فمینیستی به آن هست. در کنار دو حوزه عمومی و خصوصی، احتمالا بشود از حوزه نیمه عمومی هم نام برد، یعنی انجمنها، جلسات سخنرانی خانگی یا گروهی، کلاس درس...، یعنی فضایی میان عمومی (در معنایی که رالز یا برخی دیگر از فلاسفه لیبرال می گویند) و خصوصی قرار دارد و حکمش هم میان حکم ایندو است. در هر صورت همیشه مصداقیابی اینکه فضایی در حوزه خصوصی است یا عمومی آسان و واضح نیست.
و اما در مورد سیاستمداران چون خاتمی یا قاضی پور (جدای از داوری ما در مورد افکارشان) آنها هم حوزه خصوصی دارند که باید به آن احترام گذاشت. یعنی اگر سیاستمداری یا هر کسی کار غلطی در حوزه خصوصی انجام دهد که حتما مصداق کار بد است و خودش قصدی نداشته در حوزه عمومی آن عمل را رواج دهد، باید متناسب با بدی جرم در حوزه خصوصی با آن برخورد شود. عمل نادرستی که در حوزه عمومی انجام می شود، قطعا مجازاتش سنگینتر است. در عین حال باید قوانین دقیقی در حمایت و حراست از حریم خصوصی افراد وجود داشته باشد که اجازه ندهد امور خصوصی ایشان، و کلا همه شهروندان، در حوزه عمومی براحتی نشر داده شود. به نظر من آقای خاتمی در گفتن این جوک مرتکب خطای جدی شده، من بودم آنرا نمی گفتم و بسیاری از این جوکها اصلا خنده دار هم نیستند، خصوصا آنکه ممکن است یک گروه اجتماعی فرودست یا مورد تحقیر واقع شده بصورت تاریخی، از آن احساس رنجش کند. من شخصا در فضای کنونی ایران با بسیاری جوکهای قومیتی میانه ای ندارم. منتهی فاجعه وقتی رخ می داد که مثلا خاتمی در حوزه عمومی از این حرفها بزند، که باید علیه آن موضع جدی گرفته می شد، ولی گویا سخن در فضای خصوصی است. در مورد سخنرانی اخیر قاضی پور که اخیرا منتشر شده، از فیلم که بر می آید در محلی خصوصی ایراد نشده (یعنی مثلا در خانه میان دوستان) گرچه خود قاضی پور گفته من راضی نبودم منتشر شود و جاسوسی شده. شاید بنا بر تفکیکی که انجام دادم بشود گفت که سخن او متعلق به حوزه نیمه عمومی بوده، یعنی جایی که نه مصونیت حوزه خصوصی را دارد، و همچنین نباید آنرا با سخن گفتن در صحن عمومی مجلس، به عنوان نمونه یکی گرفت.
در هر صورت از نظر شخصیتی، من شک ندارم که خاتمی بر دهها نفر مانند قاضی پور که به قتل سربازان عراقی، یا تحقیر زنان، افتخار می کند، شرف دارد و این ربطی به فارس و ترک بودن ایشان ندارد.
به نظرم تفکیک عمومی و خصوصی تفکیک بسیار مهمی است و یکی از بنیادهای اندیشه سیاسی مدرن است. البته در میان نظریه پردازهای سیاسی برخی خصوصا فمینیستها بر ابعادی از این تفکیک، خصوصا در معنای کلاسیک آن، تاخته اند ولی شاید حتی در میان فمینیستها هم کسی نباشد که این تفکیک را از بیخ و بن قبول نداشته باشند. مثلا فمینیستهای لیبرال در نقدشان بر لیبرالیسم سنتی معتقدند که مسئله عدالت در خانواده جز مسائل حوزه خصوصی نیست که با تکیه بر آن بشود ظلم یکی از زوجات، خصوصا شوهر را، بر دیگری را به بهانه اینکه متعلق به حوزه خصوصی است نادیده انگاشت. در فصل نهم کتابی که من و دوستم محمد مباشری از ویل کیملیکا ترجمه کرده ایم و قرار است تا تابستان توسط نگاه معاصر چاپ شود، بحث مفصلی در مورد عمومی-خصوصی و نقدهای فمینیستی به آن هست. در کنار دو حوزه عمومی و خصوصی، احتمالا بشود از حوزه نیمه عمومی هم نام برد، یعنی انجمنها، جلسات سخنرانی خانگی یا گروهی، کلاس درس...، یعنی فضایی میان عمومی (در معنایی که رالز یا برخی دیگر از فلاسفه لیبرال می گویند) و خصوصی قرار دارد و حکمش هم میان حکم ایندو است. در هر صورت همیشه مصداقیابی اینکه فضایی در حوزه خصوصی است یا عمومی آسان و واضح نیست.
و اما در مورد سیاستمداران چون خاتمی یا قاضی پور (جدای از داوری ما در مورد افکارشان) آنها هم حوزه خصوصی دارند که باید به آن احترام گذاشت. یعنی اگر سیاستمداری یا هر کسی کار غلطی در حوزه خصوصی انجام دهد که حتما مصداق کار بد است و خودش قصدی نداشته در حوزه عمومی آن عمل را رواج دهد، باید متناسب با بدی جرم در حوزه خصوصی با آن برخورد شود. عمل نادرستی که در حوزه عمومی انجام می شود، قطعا مجازاتش سنگینتر است. در عین حال باید قوانین دقیقی در حمایت و حراست از حریم خصوصی افراد وجود داشته باشد که اجازه ندهد امور خصوصی ایشان، و کلا همه شهروندان، در حوزه عمومی براحتی نشر داده شود. به نظر من آقای خاتمی در گفتن این جوک مرتکب خطای جدی شده، من بودم آنرا نمی گفتم و بسیاری از این جوکها اصلا خنده دار هم نیستند، خصوصا آنکه ممکن است یک گروه اجتماعی فرودست یا مورد تحقیر واقع شده بصورت تاریخی، از آن احساس رنجش کند. من شخصا در فضای کنونی ایران با بسیاری جوکهای قومیتی میانه ای ندارم. منتهی فاجعه وقتی رخ می داد که مثلا خاتمی در حوزه عمومی از این حرفها بزند، که باید علیه آن موضع جدی گرفته می شد، ولی گویا سخن در فضای خصوصی است. در مورد سخنرانی اخیر قاضی پور که اخیرا منتشر شده، از فیلم که بر می آید در محلی خصوصی ایراد نشده (یعنی مثلا در خانه میان دوستان) گرچه خود قاضی پور گفته من راضی نبودم منتشر شود و جاسوسی شده. شاید بنا بر تفکیکی که انجام دادم بشود گفت که سخن او متعلق به حوزه نیمه عمومی بوده، یعنی جایی که نه مصونیت حوزه خصوصی را دارد، و همچنین نباید آنرا با سخن گفتن در صحن عمومی مجلس، به عنوان نمونه یکی گرفت.
در هر صورت از نظر شخصیتی، من شک ندارم که خاتمی بر دهها نفر مانند قاضی پور که به قتل سربازان عراقی، یا تحقیر زنان، افتخار می کند، شرف دارد و این ربطی به فارس و ترک بودن ایشان ندارد.
من شخصافکر میکنم برای شناختنِ افراد باید به گفتار و کردارهای کوچک و روزمرهی آنها توجه کرد و نه سخنرانی و کتاب و مقالهشان. این گفتار و کردارهای جزپی *حتی اگر* در حیطهی خصوصی باشد اما از اهمیتشان کاسته نمیشود. مثلا آن آقایی که سی مقاله در بابِ برابری جنسیتی نوشته ولی در حیطهی خصوصی و خلوتِ خانه همسرش را کتک میزند (طوری که کار زن به پناهگاِ زنان آسیبدیده میرسد) باید رسوا شود تا همه بفهمند چه حیوانی است.
پاسخحذفتقلیل سخنرانی قاضیپور به ماجرای قومیتها اگر از سر رذالت نباشد، حتما از نادانی است. این آقا مطالبی در مورد اسرای جنگی میگوید که رعشه به اندام آدم میاندازد. چیزهایی که از روابطش با سایر نمایندگان میگوید، ادم را در مورد امنیتِ افراد در محل استقرارِ «عصارهی فضلیتِ ملت» دچار تردید جدی میکند.
ارادت؛) حیطه خصوصی برای دانستن روانشناسی افراد و شناخت شخصیت شان البته مهم است، ولی اینکه چقدر و تا کجابه سیاست ربط دارد، محل مناقشه و بحث است. با چیزهایی که در مورد قاضی پور گفتی کاملا موافقم.
پاسخحذف