میثم بادامچی
ایران از جام جهانی حذف شد، ولی حواشی مربوط به سانسور شعارهای جنبش اعتراضی «زن، زندگی، آزادی» در پوشش دوربینهای قطری از مسابقات ایران ادامه دارد. در این نوشتار به این موضوع از منظر روابط بینالملل مینگریم. استدلال آنست که رفتار فاجعه بار قطر در هماهنگی با جمهوری اسلامی در برگزاری مسابقات جام جهانی و از جمله راه ندادن خبرنگاران و تماشاگران مخالف در مسابقات مربوط به ایران و مقابله این کشور با انعکاس اعتراضات مهسا علیه جمهوری اسلامی از طریق فوتبال را باید، درکنار سایر عوامل، در ذیل خصومت پیدا و پنهان قطر با عربستان سعودی به عنوان رقیب منطقهای جمهوری اسلامی تحلیل کرد.
همکاری قطر و جمهوری اسلامی در مدیریت مسابقات ایران در جام جهانی
جمهوری اسلامی از شیوهی قطر در برگزاری مسابقات جام جهانی کاملا راضی است؛ آنقدر که رئیسی در گفتگوی تلفنی با تمیم بن حمد بن خلیفه آلثانی امیر قطر از عملکرد این کشور در برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال و کوششاش برای «رعایت ارزشهای اسلامی» (همچنین بخوانید ارزشهای جمهوری اسلامی!) تقدیر کرد. هردو مقام سیاسی روابط کشورهایشان باهم را راهبردی دانستهاند و بر اجرای توافقات متقابل تاکید دارند.
نحوه پوشش وبسایت الجزیره (که توسط دولت قطر حمایت مالی میشود) از حواشی تیم ملی فوتبال در قطر هم (حداقل در مواردی) به گونهای تنظیم شده که به مذاق جمهوری اسلامی خوش بیاید. مثلا در میان این همه حواشی در مورد تیم ایران، وبسایت الجزیره اینجا به سان رسانههای جمهوری اسلامی، اصطلاحا گیر داده به حذف نماد الله از پرچم سه رنگ ایران در پستی در صفحهي رسمی تیم فوتبال آمریکا در شبکههای اجتماعی. امری که حساسیت در مورد آن عمدتا در میان خبرنگاران حزباللهی یافت میشود. ( اینجا وبسایت الجزیره به حضور تماشاگرانی با شعارهای مربوط به اعتراضات در استادیوم اشاراتی هم کرده است.)
ویا پس از بازی ایران و آمریکا (که با شکست ایران همراه بود) ویدیوهایی در رسانهها منتشر شد که ماموران قطری معترضان ایرانی را که شعار «زن، زندگی، آزادی» میدادهاند، بازداشت کردهاند. خبرنگاری دانمارکی به نام راسموس تانتولت در حساب توییتری خود از دستگیری موقت خود بدست پلیس قطر به دلیل تصویربرداری از ایرانیان حمل کننده نمادهای اعتراضات در اطراف استادیوم خبر داد.
ویا میشود به برخورد دولت قطر با تلویزیون ایراناینترنشنال اشاره کرد. فارغ از اینکه موضع ما از منظر تحلیل رسانه در مورد کارنامهی این شبکه در سالهای اخیر چه باشد، ایراناینترنشنال شبکهای است که انعکاس اخبار مربوط به اپوزیسیون جمهوری اسلامی را سرلوحه خود قرار داده است. در آستانهی جام جهانی دولت قطر مانع فعالیت خبرنگاران این شبکه برای پوشش مسابقات در قطر شد و حتی اجازه پخش زندهی مسابقات جام جهانی به صورت غیرحضوری (با گزارش مزدک میرزایی) را نداد. ایراناینترنشنال میگوید تیمی کامل از خبرنگاران را با تجهیزات تلویزیونی آمادهي فرستادن به کشور قطر کرده بود که با عدم صدور ویزا ناکام ماندند.
حالا سئوال پیش میآید چه چیزی اینقدر قطر را به همکاری با جمهوری اسلامی در مدیریت فوتبال سوق میدهد؟ آیا قطر سنی و سلفی در پی تاسیس حکومتی دینی شیعی از نوع جمهوری اسلامی در خاک خود است؟!
در بخش بعدی استدلال میکنیم که حمایت پیدا و پنهان قطر از جمهوری اسلامی در مسابقات جام جهانی را باید در سیاق خصومت جدی میان این کشور و عربستان سعودی فهمید.
بالا رفتن تنش در روابط ایران و عربستان و نزدیکی قطر به جمهوری اسلامی
در واکنش به اعدام شیخ نمر روحانی شیعی، در ژانویه سال ۲۰۱۶ معترضان حزب اللهی به ساختمان کنسولگری عربستان در مشهد حمله کردند، پرچم عربستان را به پایین کشیدند و ساختمان را آتش زدند. این اقدام نقطه عطفی شد برای همیشه در روابط ایران و عربستان. در پی این حمله، وزارت امور خارجه عربستان روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد، دیپلماتهای خود را از تهران فرا خواند، وعربستان دستور داد دیپلماتهای ایرانی در ریاض ظرف ۴۸ ساعت خاک سعودی را ترک کنند.
همزمان ترافیک هوایی (جز در مورد سفرهای زیارتی حج به مکه و مدینه) و ارتباطات تجاری عربستان با ایران قطع شد. یعنی عربستان به صورت همه جانبه جمهوری اسلامی را تحریم کرد. عربستان در واکنش همچنین به سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و دول عرب در سراسر جهان فشار آورد در روابط خود با ایران به صورت رادیکال تجدید نظر کنند. برخی کشورها و مشخصا بحرین، امارات، مصر در این موضوع کاملا با عربستان همکاری کردند. این اتفاقات زمانی رخ میداد که محمد بنسلمان در عربستان سعودی در حال به قدرت رسیدن بود، به عنوان ولیعهد و قدرت اول سیاسی.
قطر مانند بسیاری دیگر از کشورهای عربی حمله به کنسولگری عربستان را محکوم کرد و حتی در ابتدا سفیر خود را از تهران فراخواند. منتهی با گذشت مدتی با تحریم عربستان علیه جمهوری اسلامی فاصلهگذاری کرد. اختلاف عربستان و کشورهای موتلفاش با قطر به حدی رسید که در تابستان ۲۰۱۷ (در اوج جنگ ویرانگر یمن که در آن ائتلاف به رهبری سعودی و جمهوری اسلامی از طرفهای متضاد حمایت میکردند)، قطر را –به سبب هماهنگ نبودن با کشورهای عضو ائتلاف در مقابله با ایران، حمایت از اخوان المسلمین (گروهی که عربستان سعودی این سالها تروریستیاش میخواند)، و نیز عملکرد شبکهی الجزیره که خط ادیتوریالی دنبال میکند که مورد پسند سعودی نبود— مورد تحریم همه جانبه هوایی و زمینی و دریایی قرار داد. اهمیت این تحریمها وقتی معلوم میشود که در نظر بگیریم تنها راه ارتباط زمینی قطر مرز جنوبی با عربستان است و این کشور از نظر دریایی هم در مجاورت دو متحد اصلی عربستان یعنی امارات متحده عربی و بحرین قرار دارد. ایران بواسطه ي خلیج فارس همسایهي شمالی این کشور و تنها کشور بیرون از ائتلاف سعودی محسوب میشود.
در طول تحریم قطر از سوی عربستان ذیل بنسلمان که کمتر از چهار سال طول کشید وابستگی متقابل قطر و جمهوری اسلامی بیشتر شد، و احتمالا کینه قطر از عربستان افزونتر! به بیان دیگر در فاصلهي سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ قطر بیش از پیش به جمهوری اسلامی، و البته ترکیه که ذیل حکومت عدالت و توسعه روابط گستردهي اقتصادی و نظامی با قطر دارد و توضیح آن محتاج یادداشتی جداگانه است، وابسته شد. بنابر گزارشها صادرات ایران به قطر از حدود ۶۰ میلیون دلار بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷، به ۲۵۰ میلیون دلار بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ افزایش یافت. خطوط هوایی قطر (قطر ایرویز) هم موفق شد با استفاده از حریم هوایی ایران، برغم قطع ارتباط با عربستان، به فعالیتهای خود ادامه دهد. این همکاری میان ایران و قطر در زمینه ترافیک هوایی همزمان حدود ۱۰۰ میلیون دلار درآمد را برای جمهوری اسلامی به ارمغان آورد. این اقدامات برغم سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ در آمریکا اتفاق میافتاد.
در ژانویه ۲۰۲۱ عربستان سعودی با فشارهای آمریکا تصمیم گرفت ذیل عنوان لزوم همبستگی میان کشورهای عربی، محاصره خود علیه دوحه را پایان دهد، ولی میشود حدس زد این اقدامات به اندازه کافی از خصومت دوجانبه نکاسته است. البته در ظاهر میان قطر و عربستان مشکلی جدی وجود ندارد، چنانکه بنسلمان ولیعهد عربستان برای گشایش مسابقات جام جهانی در هفتههای گذشته به دوحه سفر کرد.
به این روابط پیچیده میشود از منظر اینکه چه حزبی در آمریکا در قدرت است هم پرداخت. پس از روی کار آمدن جو بایدن دموکراتهای آمریکایی برای موازنه میان کشورهای عربی در حوزهي خلیج فارس، خصوصا پس از ماجرای قتل جمال خاشقچی روزنامهنگار منتقد سعودی، به نوعی به قطر در برابر عربستان میدان میدهند. البته قطر میزبان یکی از بزرگترین مراکز استقرار نیروهای ارتش آمریکا در منطقه در پایگاه هوایی العدید نیز هست.
موضوعی که در پایان این یادداشت مایلیم بدان به اختصار اشاره کنیم انرژی است. قطر با ایران در تصاحب بزرگترین میدان گاز طبیعی جهان (به نام گنبد شمالی در قطر- پارس جنوبی در ایران) شریک است. تحلیلگران معتقدند قطر برای بهرهبرداری بدون دردسر از این مخزن عظیم گازی مشترک که منبع درآمد میلیاردی این کشور عربی است، و همینطور تضمین امنیت آن در صورت تنش نظامی میان ایران و آمریکا، گرایش دارد رابطهاش را با جمهوری اسلامی بهم نزند.
همزمان جمهوری اسلامی با تداوم ضررهای اقتصادی گسترده ناشی از دشمنی نظام ولایی با آمریکا و تحریمهای گستردهي حاصل از آن، از جیب مردم ایران به کشور نولیبرال قطر باج گازی هم میدهد. علی القاعده و در حالت عادی ایران و قطر در موضوع گاز و انرژی باید رقیب هم میبودند، نه وضعیت نامتوازنی که امروز برقرار است.
توضیح: این مقاله پیشتر در زمانه منتشر شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر