پریروز
فرصت شد در حاشیه کنفرانسی در موضوع "نگاه فیلسوفان اسکاتلندی به روشنگری"
که با حضور اساتیدی عمدتاً از کشورهای مدیترانه برگزار شد با اولوغ نوطکو (Uluğ Nutku) همصحبت شوم. استاد نوطکو (متولد 1935) یکی از قدیمی ترین
اساتید فلسفه ترکیه، موسس برخی از دانشکده های فلسفه در ترکیه و استاد
بسیاری از مدرسان کنونی است.
هنگام صحبت با او هم یاد دکتر کریم مجتهدی معلم خودم در دوره فوق لیسانس فلسفه علم در ایران افتادم (که هرکجا هست سلامت باشد)، و هم یاد مرحوم پدربزرگ و عموی مادری ام در شیراز (مادر من شیرازی است، پدرم ترک). طرز لباس پوشیدن دکتر نوطکو و آن کت و شلوار خاکستری و خط- چین دارش خیلی شبیه پیرمردهای تحصیل کرده ایرانی در نسل پدربزرگان ما بود.
نوطکو هجا (هجا در ترکی شیوه ترکیه یعنی استاد) ترکی را خیلی قشنگ صحبت می کرد. نوعی ترکی پیراسته و ادبی با استفاده ای ملایم از لغات عربی که شاید مشابهش در زبان فارسی، فارسی-گویی داریوش آشوری باشد.
از او پرسیدم که آیا آتاتورک فیلسوف بود؟ گفت نه فیلسوف نبود، ولی منورالفکر (aydınlanmacı) بود. در مورد سفر رضاشاه به ترکیه به دعوت آتاترک، و حکومت های مصدق و محمدرضا شاه پهلوی اطلاعات خوبی داشت. مصدق را تحسین می کرد. می گفت پدر رضا پهلوی (در ترکیه خیلی وقتها وقتی می گویند رضا پهلوی منظورشان محمدرضا پهلوی است، به رضا شاه می گویند فقط پهلوی)، دولت-مرد نسبتاً خوبی بود، ولی پسرش بی کفایت بود. خطای بزرگ شاهِ پسر آن بود که با بسته کردن فضای سیاسی در ایران پس از کودتا بر علیه مصدق عملا موجب متمرکز شدن شیوه مخالفت سیاسی در حرکت دینی شد که به انقلاب منجر شد.
پرسیدم از نظر شما می توان گفت که حمله غزالی به فلسفه موجوب افول فلسفه شد؟ جواب داد حملات غزالی موثر بود، ولی نباید تک عاملی نگریست. از نظر او بدل شدن کلام اشعری به ایدئولوژی حکومت در دورانهای پس از شکوفایی تمدن اسلامی در زمان خلافت عباسی و بسته شدن فضای نقد و رقابت فکری یکی از دلایل اصلی افول فلسفه بوده است. می گفت عبارت فلسفه اسلامی غلط است، باید گفت فلسفه ای که به زبان عربی نگارش یافته. فارابی ترک بود، ولی چون در زمان او زبان ترکی به قدر امروز پختگی فلسفی نیافته بود، به زبان عربی که زبان علم آن روزگار بود می نوشت.
استاد نوطکو مانند بسیاری از اهالی فلسفه در ترکیه منتقد اردوغان بود. می گفت اردوغان "دینجی" است، نه "دیندار".
در زبان ترکی (خصوصا شیوه ترکیه) توانایی ساختن کلمات با پسوند "جی" ( cı,ci) یا "چی" (çı, çi) موجب غنای معنایی و تولید ترکیبهایی شده است که معادل دقیق آنها در فارسی وجود ندارد. مثلاً دو کلمه ای که با استفاده از این پسوندها در ترکی ساخته شده اند و در فارسی نداریم کلمات "فلسفه جی/چی" و "دینجی/دینچی" هستند. اگر بخواهیم بجای کلمه فیلسوف (filozof) که بار قوی تری دارد از کلمه ای متواضعانه تر استفاده کنیم که شامل تمام کسانی که با فلسفه سروکار جدی دارند اعم از استاد و دانشجو شود، از عبارت فلسفه جی/چی استفاده می کنیم.
هکذا است کلمه دینجی (dinci) در برابر کلمه دیندار (dindar). دیندار از نظر بار معنایی خنثی است، ولی دینجی یعنی کسی که تعصب و دگماتسیم دینی دارد. شاید در زبان فارسی بتوان با اضافه کردن پسوند "کار" ترکیبهای معنایی مشابهی درست کرد و گفت "فلسفه کار"، "دینکار".
هنگام صحبت با او هم یاد دکتر کریم مجتهدی معلم خودم در دوره فوق لیسانس فلسفه علم در ایران افتادم (که هرکجا هست سلامت باشد)، و هم یاد مرحوم پدربزرگ و عموی مادری ام در شیراز (مادر من شیرازی است، پدرم ترک). طرز لباس پوشیدن دکتر نوطکو و آن کت و شلوار خاکستری و خط- چین دارش خیلی شبیه پیرمردهای تحصیل کرده ایرانی در نسل پدربزرگان ما بود.
نوطکو هجا (هجا در ترکی شیوه ترکیه یعنی استاد) ترکی را خیلی قشنگ صحبت می کرد. نوعی ترکی پیراسته و ادبی با استفاده ای ملایم از لغات عربی که شاید مشابهش در زبان فارسی، فارسی-گویی داریوش آشوری باشد.
از او پرسیدم که آیا آتاتورک فیلسوف بود؟ گفت نه فیلسوف نبود، ولی منورالفکر (aydınlanmacı) بود. در مورد سفر رضاشاه به ترکیه به دعوت آتاترک، و حکومت های مصدق و محمدرضا شاه پهلوی اطلاعات خوبی داشت. مصدق را تحسین می کرد. می گفت پدر رضا پهلوی (در ترکیه خیلی وقتها وقتی می گویند رضا پهلوی منظورشان محمدرضا پهلوی است، به رضا شاه می گویند فقط پهلوی)، دولت-مرد نسبتاً خوبی بود، ولی پسرش بی کفایت بود. خطای بزرگ شاهِ پسر آن بود که با بسته کردن فضای سیاسی در ایران پس از کودتا بر علیه مصدق عملا موجب متمرکز شدن شیوه مخالفت سیاسی در حرکت دینی شد که به انقلاب منجر شد.
پرسیدم از نظر شما می توان گفت که حمله غزالی به فلسفه موجوب افول فلسفه شد؟ جواب داد حملات غزالی موثر بود، ولی نباید تک عاملی نگریست. از نظر او بدل شدن کلام اشعری به ایدئولوژی حکومت در دورانهای پس از شکوفایی تمدن اسلامی در زمان خلافت عباسی و بسته شدن فضای نقد و رقابت فکری یکی از دلایل اصلی افول فلسفه بوده است. می گفت عبارت فلسفه اسلامی غلط است، باید گفت فلسفه ای که به زبان عربی نگارش یافته. فارابی ترک بود، ولی چون در زمان او زبان ترکی به قدر امروز پختگی فلسفی نیافته بود، به زبان عربی که زبان علم آن روزگار بود می نوشت.
استاد نوطکو مانند بسیاری از اهالی فلسفه در ترکیه منتقد اردوغان بود. می گفت اردوغان "دینجی" است، نه "دیندار".
در زبان ترکی (خصوصا شیوه ترکیه) توانایی ساختن کلمات با پسوند "جی" ( cı,ci) یا "چی" (çı, çi) موجب غنای معنایی و تولید ترکیبهایی شده است که معادل دقیق آنها در فارسی وجود ندارد. مثلاً دو کلمه ای که با استفاده از این پسوندها در ترکی ساخته شده اند و در فارسی نداریم کلمات "فلسفه جی/چی" و "دینجی/دینچی" هستند. اگر بخواهیم بجای کلمه فیلسوف (filozof) که بار قوی تری دارد از کلمه ای متواضعانه تر استفاده کنیم که شامل تمام کسانی که با فلسفه سروکار جدی دارند اعم از استاد و دانشجو شود، از عبارت فلسفه جی/چی استفاده می کنیم.
هکذا است کلمه دینجی (dinci) در برابر کلمه دیندار (dindar). دیندار از نظر بار معنایی خنثی است، ولی دینجی یعنی کسی که تعصب و دگماتسیم دینی دارد. شاید در زبان فارسی بتوان با اضافه کردن پسوند "کار" ترکیبهای معنایی مشابهی درست کرد و گفت "فلسفه کار"، "دینکار".
فرموده اید " شاید در زبان فارسی بتوان با اضافه کردن پسوند "کار" ترکیبهای معنایی مشابهی درست کرد و گفت "فلسفه کار"، "دینکار"
پاسخحذفخیلی وقت است که دینکار ساخته شده!
اساس پسوند کار/گر اشاره به همین معنی دارد.
ایشون چجور استادی هستند که با قطعیت می گویند فارابی ترک بوده؟! امیدوارم در سایر زمینه ها با مطالعه و بدور از تعصب حرف بزنند!
پاسخحذفظاهرا منابع مختلف نظرهای متفاوتی درباره قومیت فارابی دارند، بیشتر به فارسی بودن ایشان اشاره کرده اند و معدود منابعی هم به ترک بودن!
تاریخ هایی که عمدتا منبع غربی دارند به دلایلی از بیان ریشه اصلی زبانی بسیاری از ترکان را یا عرب یا فارس معرفی میکنند. این داستان تحریف در منابع چینی هم تکرار می شود. چرا که ترکان در ان زمان نه تنها جهانگشایی کرده اند (که خیلی وقت ها هم با کشت و کشتار شدید همراه بوده است) بلکه توسعه دانش را هم سهیم بوده اند. امااین دلیل نمی شود که ریشه فرد را تحریف کرد. هر چند ما ترکان دیگر به این بازی تاریخی وقعی نمی نهیم، به عنوان مثال از صد ها مثال می شود بفرمایید سهروردی و طباطبایی از کجایند و زبان مادریشان چیست. الان که یک اردبیلی در دنشگاه ماساچوست تز دکترایش را به انگلیسی می نویسد آیا آمریکایست؟
پاسخحذفما ترک ها که می گویید کهیر می زنم!
پاسخحذفبنده خودم ترک هستم و اصلا دوست ندارم "سیز بیزیم طرفیمیزدن دانشییز! سن فقط اوز طرفیندن دانیش! البته منیم سیفاریشیم بودی کی سن اصلا دانیشما! تورک لر آبریسینده آپارما"
جالب است! غرب برای چه باید دوست عرب و فارس باشد و دشمن ترک! درحالیکه در تاریخ دقیقا عکس این رخ داده! شما بروید منابع تاریخی روم باستان و یونان را بخوانید ببینید چقدر یک طرفه به قاضی رفته اند و به ایران در تاریخ نویسی ستم کرده اند!
انجمن فیزیک ایران سالها پیش از پسوند "پیشه" استفادهکرده و فیزیکپیشگان" را ساخته. به همیان قیاس شاید بتوان گفت "فلسفهپیشگان" یا "دینپیشگان"
پاسخحذفضمنا استاد کلمه فارسی است، جمع مکسّر آن به صورت اساتید گرچه رایج است، پسندیده نیست. مثل آن است که جمع دکتر را بگوئیم دکاتیر
دیل داشیم اَبیرلنمیسن (کهیر نزنین).
پاسخحذفاجازه ورسوز فارسجا یازیم فارس یواداشلاردا باش دوشسون. دملی بیلسو ده (فلسفه) تورکجه یازسوخ، اریینلرده باشا توشمز.
۱. هنوز جواب سوال بنده را ندادید. جواب توپیدن و بی ادبی نیست.لطفا جواب سوال را بدهید. جوابتان شاید حل مسئله ای برای پارادوکس مرجع و معنای فرگه باشد. خدا چه می داند؟
۲. به لحاط منطقی استفاده شده در این گزاره، سور با شمارشگر جزیی می گیرد . در جهان امکانی به هیچ عنوان کل نمی تواند باشد و شما می توانید از آن جز خارج باشید والبته خود شما هم جز هستید. و اضافه کنم که تصور نمی رود (به لحاظ اماری) از نوع ما کم باشد.
۳. البته این را می توانید بخوانید:http://salariyan.blogfa.com/post-1031.aspx
۴.شاید من مفعول ما را به درستی بیان نکرده ام. به نظرم دیگر کسی اهمیتی به این نمی دهد که اگر کسی زبان مادریش ماندرین است و در پکن به دنیا آمده و از قضای روزگار به زبان تورکی گویش اویغور ها در شهر اورمچی واقع در کشوری قراردی با نام چین کتاب نوشته حتما به فرهنگ تورک اویغور تعلق دارد. دنیای علم و زبانش متفاوت است از دزدی ادبی و سرقت فرهنگی و زبان- اجتماعی.
۵. دوست عزیز پر واضح است که درگاه تاریخی شما غرب است و پدر نوشتاری آن هردودت از امپراطوری روم و یا حتی معاصر تر امپراطوری تزار( یا حتی سیما گوان از امپراطوری هان می تواند باشد). این منابع بیتشر حکومتی هستند و مشخص است داستان را به ضرر دشمن شکست خورده (مثلا منطقه ایلام تا فارس در فلات ایران) می نویسند و از دشمنی که از او شکست خورده اند یا نتوانسته اند غالب شوند و یا سازش کرده خبری نیست (مثلا هردوت از منطقه آزربایجان جنوبی حرفی به میان نمی اورد چون نتوانست وارد آنجا شود و به همین خاطر با یاوه گوی در هردوت بر این ماجرا هست یا اصولا حرفی قابل استاند نیست. - یا بر خلاف داستان های کورش که در سرزمین های آشوراز رمی های شسکت خورده، آتیلا تا قلب رم رفته و یه همین خاطر از او چندان خبری در پروپاگاندای تاریخی نمی بینیم)(منابع قید نشده است).
این مثال ها قید شد تا بر مفهوم عدم جزمی بودن تاریخ اشاره شود. تاریخ حکومتی با تاریخ طبیعی و تاریخ انسان شناسی باید جدا شود.
اسکندر به آذربایجان حمله نکرد.
القصه دانیشماخ دوامی وار.
پی نوشت: لطفا گزاره را نادیده بگیرید. این گزاره مدعی نیست و از بی توجهی من در اینجا اضافه شده است. تایپ متن فوق برای نداشتن کی بورد در یک کیبورد آنلاین تایپ شد و این گزاره در متن باقی مانده است. از این بابت پوزش می طلبم.
حذفپی نوشت: لطفا گزاره "اسکندر به آذربایجان حمله نکرد" را نادیده بگیرید. این گزاره مدعی نیست و از بی توجهی من در اینجا اضافه شده است. تایپ متن فوق برای نداشتن کی بورد در یک کیبورد آنلاین تایپ شد و این گزاره در متن باقی مانده است. از این بابت پوزش می طلبم.
حذفپی نوشت: لطفا گزاره را نادیده بگیرید. این گزاره مدعی نیست و از بی توجهی من در اینجا اضافه شده است. تایپ متن فوق برای نداشتن کی بورد در یک کیبورد آنلاین تایپ شد و این گزاره در متن باقی مانده است. از این بابت پوزش می طلبم.
پاسخحذفاین نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخحذفآقای ناشناس!
پاسخحذفهمزبان، همکیش، هم میهن عزیز! تا وقتی منابع فکری شما وبلاگ آقای سالاریان است بحث با شما سودی که ندارد هیچ، زیان هم دارد و نهایتا منجر به همان توهین ها و کینه و دلخو.ری ها ... می شود.
آقای بادامچی و دیگر دوستانی که این نظر را میخوانید لطفا این پست را بخوانید و ببینید شما می فهمید منظور چیست! البته این سخن را بنده از زبان دیگر پانترکان هم شنیده ام. از خود آقای سالاریان هم جویا شدم اما نه تنها پاسخی نشنیدم که فهمیدم ایشان به کلی از ماجرا پرت هستند!
http://salariyan.blogfa.com/post-1142.aspx
"نمونه هایی ازمعادل سازی زبان ترکی که به اقرار کارشناسان اروپایی جزو مناسب ترین لغات برای تبادل اطلاعات بین سیستمها و ماهواره های فضایی و... است"
اقرار کدام کارشناسان اروپایی که ما خبر نداریم!!!
مناسب ترین یعنی چی؟ یعنی مثلا چاپگر یا پرینتر مناسب نیست و یازیجی مناسب است!
برای تبادل سیستم ها و ماهواره های فضایی از زبان ترکی استفاده می شود؟ یعنی چی واقعا این حرف!
تبادل اطلاعات یعنی چی؟ و چه ربطی به واژگان پرینتر و کامپیوتر دارد!!!! چهار تا واژه حوزه کامپیوتر را آورده اند بدون اینکه هیچ درکی از شبکه و پروتکل های ارتباطی و لایه های این پروتکل ها و بویژه لایه های پایین و سیگنال و ... داشته باشند و ادعاهای خنده دار ساخته اند و پراکنده اند و خلقی را هم به دنبال خویش با نادانی کشانده اند!
دوست عزیز لطفا سفسطه نفرمایید. جواب سوال اول مرا و یا حتی نظری اگر دارید بفرمایید ممنون می شوم بخوانم.
حذفو یا کلا ادامه ندهیم عالی خواهد بود. به نظر دیدگاه شما در سطح حفظ کشور و قرار داد جدید به نام دولت ملت است (که یک روز خواهد بود یک روز نخواهد بود) و دغدغه بنده زبان و فرهنگ و دانش و ساخته گروهی از انسانها.
پیوست: لینک به موضوع زبان و کامپیوتر و این مسائل ادعایی است که نیاز به بررسی دارد و شاید هم اشتباه باشد. اما واژه سازی در زبان منجمله تورکی امری قطعی است.