میثم بادامچی
گرانی در ترکیه بیداد میکند. با اینکه میزان تورم مطابق آمارهای دولتی حدود هفتاد درصد است، مردم کوچه خیابان میگویند تورم واقعی بسیار بیشتر است. اخیرا لیره برای چندمین بار در ماههای گذشته ارزش خود را در برابر ارزهای خارجی از دست داد، طوریکه این روزها دلار تقریبا معادل ۱۷ لیره و یورو معادل ۱۸ لیره معامله میشود. این رقمها تقریبا دو برابر زمان مشابه در سال گذشته است. به این ترتیب وضعیت لیره در برابر ارزهای خارجی دوباره به ضعیفترین سطح خود در آخر سال ۲۰۲۱ بازگشته است.[1] جالب آنکه کاهش ارزش لیره در برابر دلار اینبار هم مانند وقایع پاییز گذشته، پس از سخنرانی اردوغان و اصرار او بر ادامهي سیاست پایین نگه داشتن نرخ بهره رخ داد. در نه ماه گذشته قیمت اقلام گرانبهایی چون مسکن و اتومبیل در ترکیه چند برابر شده است، طوریکه امروز داشتن خانه و ماشین برای اقشار متوسط به پایین و فقیر در ترکیه، بسان ایران، تبدیل به رویا شده است. (برای تحلیلی بروز به زبان انگلیسی در مورد وضعیت تورم و بحران اقتصادی ترکیه بنگرید به این مقاله در وال استریت ژورنال. برای تحلیل نگارنده از وقایع دسامبر ۲۰۲۱ در اقتصاد ترکیه بنگرید به اینجا.)
برغم همهي این مشکلات در رسانههای حکومتی ترکیه خبر چندانی از گرانی و بحران اقتصادی نیست و اوضاع عادی جلوه داده میشود یا مثلا گفته میشود تورم ترکیه مانند تورم درهمه جای دنیا است. با اینحال کمکم میشود حدس زد حتی خود گویندگان این سخنان هم چندان بدان باور ندارند ویا برای خشنود نگه داشتن رهبر ترکیه آنرا بر زبان جاری میکنند. کامنتهای نورالدین نباتی وزیر جدید اقتصاد ترکیه هم در زمینهی گرانی، عمدتا دستمایهی طنز کاربران فضای مجازی است. بسیاری میگویند نباتی حتی اگر در ذهنش مخالفتی با این سیاستهای اردوغان داشته باشد، هرچه بر او دیکته میشود اجرا میکند.[2]
اما ریشهی این بحران چیست؟ در این مقاله استدلال خواهیم کرد ریشهی این وضعیت تاحدود زیادی باز میگردد به تصور نادرست رجب طیب اردوغان از مفهوم بانکداری بدون ربا در اسلام و رویکرد ایدئولوژیک و شبهعلمی او در مواجهه با «علم» اقتصاد.
سخنان اردوغان در کنفرانس اقتصاد اسلامی ۲۰۲۰
ریشه دیدگاههای جدید اقتصادی اردوغان را حداقل میشود به سال ۲۰۲۰ بازگرداند. در ژوئن ۲۰۲۰، یعنی دقیقا ۲ سال قبل، دانشگاه صباحالدین زعیم استانبول میزبان دوازدهمین کنفرانس بینالمللی اقتصاد و مالیهی اسلامی با حضور رجب طیب اردوغان، برات آلبایراق وزیر وقت اقتصاد ترکیه (و داماد اردوغان) و عبدالحفیظ شیخ وزیر اقتصاد پاکستان بود. رمزگشایی از سخنان اردوغان در مراسم افتتاحیهي آن کنفرانس آنچه راکه این روزها در ترکیه در حال پیاده شده است بخوبی توضیح میدهد.
اردوغان گفته بود «اقتصاد اسلامی کلید حل بحران اقتصادی است.» او به بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ در نظام فاینانس غرب اشاره کرده بود و آنرا نشانهی بنبستهای نظام اقتصادی توصیف کرده بود که بر گرفتن بهره از سوی بانکها و «دستیابی به سود به هر قیمتی» بنا شده است: مدل جریان اصلی اقتصاد کنونی «بر اساس سلطه، منفعتطلبی و بهره بنا شده است و نمیتواند از انسان و طبیعت مراقبت کند. انسانیت در سیستم موجود میمیرد.... سیستم فاینانس و بانکداری موجود در دنیا بجای اینکه تولید (üretim) و تجارت (ticaret) را تغذیه کند، به آنها آسیب میرساند. در وضعیت موجود توزیع درآمد و ثروت در سراسر جهان بدتر شده و شکاف بین کشورها و غنی و فقیر بیشتر و بیشتر شده است.»
اردوغان گفت هر بحرانی که در بخش مالی جامعه شروع می شود به سرعت به بقیه بخشهای جامعه سرایت می کند و در نتیجه جایگزین ساختار معیوب کنونی «الگوی اقتصاد و فاینانس/مالیهی اسلامی است.» مالیهی اسلامی در نظر او «نیروی کار را تجلیل می کند، و اجازه سود ناعادلانه را نمیدهد.» این سیستم انسان دوست، اخلاقی و مهربان با محیط زیست است و نظام بهره و استثمار را رد میکند: «در وضعیت کنونی توسعه فناوری و تکنولوژي ابزارهای فاینانس اسلامی را در اختیار همه در جهان قرارداده است و تحقق خواست میلیونها انسان مومن در سراسر جهان که نمیخواهند درگیر اقتصاد باربا و بهره شوند را راحتتر کرده است.»
درهمان کنفرانس برات آلبایراق داماد اردوغان و وزیر اقتصاد وقت هم گفته بود: «هدف ما این است که ترکیه را به مرکز جهانی فینانس و اقتصاد بدون بهره تبدیل کنیم.» آلبایراق گفت در نظام بانکداری فعلی (که قاعدتا با بهرهی بالا و همراه ربا است) سیستم فاینانس نمیتواند به وظیفه اصلی خود یعنی برقراری پل ارتباطی بین پساندازهای مردم و سرمایهگذاری عمل کند. (ظاهرا منظور او و اردوغان آن است که در بانکداری با بهرهي پایین مردم به سرمایهگذاری تشویق میشوند ولی در بانکداری با بهرهی بالا، در نقطهي مقابل، مردم پولهایشان را در بانکها نگه میدارند و وارد بازار برای سرمایهگذاری نمیکنند و رکود رخ میدهد.)
بانکداری بدون ربای اردوغان: خوش بود گر محک تجربه آید به میان!
اردوغان در فاصلهی دوازدهمین کنفرانس بینالمللی اقتصاد و مالیهی اسلامی در استانبول تا پاییز سال گذشته که شروع به اجرای عملی مدل اقتصادی مطلوبش کرد، تمام مقامهای ارشدی در بانک مرکزی و وزارت اقتصاد را که ممکن بود مانع اجرای سیستم مورد نظر او شوند، با افراد جدیدی جایگزین کرد. شاید خیلیها معنای سخنان اردوغان و دامادش در کنفرانس مالیهي اسلامی ۲۰۲۰ را آنوقت نفهمیدند. ولی امروز که مدل اردوغان اجرایی شده و از شکل تئوری صرف خارج شده راحتتر میتوانیم در موردش قضاوت کنیم. خیلی از جملات اردوغان در نقد اخلاقی اقتصاد جریان اصلی غربی برسیستم اقتصادی جدید خودش (یعنی بانکداری بدون بهره) به طریق اولی جاری است، خصوصا در بحث زیاد شدن شکاف طبقاتی و فاصلهي فقیر وغنی!
استدلال کردیم مبنای تصمیمات اخیر اردوغان در باب بهره آشکارا نوعی اقتصاد اسلامی (یا بگوییم فهم نادرست از رابطهی اسلام و اقتصاد) است. اردوغان صریحا گفته مبنای نگاه منفی او به بهره «نص» است. البته از منظر نواندیشی دینی (خصوصا اگر عدالتطلبی را جزو مهمی از دینداری بدانیم) براحتی میشود تردید کرد که نگاه مورد نظر او و هوادارانش واقعا جزو نص یا متن صریح قرآن و سنت باشند.[3]
تجربهی چند ماه اخیر ترکیه نشان داده وقتی بهرهی بانکها با دستور از بالا به پایین دولتی کاهش مییابد، ارزش پول ملی (لیره) هم در برابر ارز خارجی (دلار و یورو...) کاهش مییابد و صاحبان پسانداز در لیره برای کم نشدن ارزش پولشان به خرید ارز خارجی ویا خرید اقلامی چون اتوموبیل و مسکن (که البته انجام آن هم به سبب قیمت بالای این کالاها در اختیار قشرهایی خاص است) رو میآورند و همین افزایش تقضا به نوبهی خود باعث افزایش کاذب در قیمت این اقلام میشود (اتفاقی که مشابهاش در سالهای اخیر در ایران هم رخ داده، البته به دلایلی دیگر). یعنی بر خلاف آنچه اردوغان و آلبایراق وعده دادند، کاهش بهره به تشویق مردم به سرمایهگذاری در اموری که در خدمت خیر عمومی است نمیانجامد، یا اگر هم بینجامد احتمالا سهم آن ناچیز است.
واقعیت آنست که بحران جهانی کرونا و جنگ اوکراین به نوبهي خود باعث افزایش تورم در جهان شده است و ترکیه و ایران را هم بینصیب نگذاشته. منتهی سیاستهای اردوغان در پایین آوردن نرخ بهره بانکها از پاییز گذشته تا امروز (کاری که برخلاف دیدگاه غالب اقتصاددانان در مقابله با تورم در کشورهایی چون ترکیه با بالا نگه داشتن نرخ بهره است) عوامل پیشاپیش موجود تورمزا را تحریک کرد.
در خود ترکیه هم دشوار بتوان اقتصاددان شناخته شدهای را یافت (شاید جز داخل حلقهی تنگ نزدیکان اردوغان) که با مدل اقتصادی جدید موافق باشد. (به عنوان تنها یک نمونه از دهها نمونه در این زمینه بنگرید به این سخنان سلوا دمیرآلپ استاد دانشگاه کوچ استانبول در کانال یوتیوبی مدیا اسکوپ که نزدیک به مخالفان است)
علم ایدئولوژیک یا شبهعلم
در فلسفهی علم مدرن مبحثی وجود دارد با نام شبهعلم ویا علمنما و منظور از آن نظریاتی است که در ظاهر علمی مینمایند، ولی در واقع علمی نیستند و در برابر ابطال مقاومت میکنند. بانکداری بدون ربای اردوغان یکی از مصادیق شبه علم در روزگار ما است. این مدل مثلا به تکنیکهای رایج عالمان اقتصاد برای جلوگیری از سقوط پولهای ملی در برابر ارزهای خارجی (که بالا بردن نرخ بهره از سوی بانک مرکزی از مصادیق آنست) اعتنایی ندارد و دربرابر آن مقاومت میکند (در مورد ترکیه به قیمت بالا رفتن میزان تورم به قدری که حتی در دورهي زمامداری خود اردوغان، و نیز در مقام مقایسه با بسیاری کشورهای جهان، کمسابقه یا بیسابقه است.)
مدل اقتصادی جدید اردوغان را میتوان از مصادیق رویکرد ایدئولوژیک به علم (در اینجا اقتصاد) نیز دانست. اگر به زبان ساده ایدئولوژی را رویکرد غیرانتقادی و دگماتیستی و بیاعتنا به عقلانیت تجربی به یک مقولهی خاص (در این بحث کمتر کردن بهرهي بانکها) بدانیم، بانکداری بدون ربای اردوغان در واقع یکی از مصادیق اقتصاد ایدئولوژیک است. (وضعیتی که در ایران نیز انواع دیگر آنرا در مواجهه با علوم تجربی شاهد بودهایم.)
نکتهي جالب توجه آنست که این مواضع اردوغان دقیقا در نقطهی مقابل مدلی است که او در سالهای آغازین نخستوزیریاش از حزب عدالت و توسعه و در اوج شکوفایی اقتصاد ترکیه، در اجلاس سال ۲۰۰۶ گروه جی۸ در بالی اندونزی در مورش سخن گفته بود. آنطور که روزنامهي حریت نقل میکند، در آن اجلاس اردوغان «اقتصاد اسلامی و بانکداری بدون بهره را نوعی تله و دام در برابر مسلمانان کنونی برشمرده بود که باید ازش دوری کرد، چون پول... اصولا ملت و وطن و ایمان ندارد.» (بنگرید به اینجا)
در واقع میشود گفت اردوغان موفق شد در دههی اول قرن بیست و یکم اقتصاد ترکیه را از ویرانی نجات دهد، چون چون پیش از او کمال درویش اقتصاددان برجستهی ترک در حوزهي بینالمللی و وزیر اقتصاد وقت زمینه را فراهم کرده بود و اردوغان هم کاری بر خلاف الگوی درویش نکرد. حالا اردوغان از کمال درویش (یعنی مدل اقتصاد علمی) ویا علی باباجان (وزیر سابق اقتصاد عدالت و توسعه در دوران اوج شکوفایی اقتصادی ترکیه که اکنون از مخالفان برجسته است) رسیده است به مدل بانکداری اسلامی مورد نظر خودش و اطرافیانش.
پرسش مهم آنست که در این ده تا بیست سال چه تحولی در ذهن و ضمیر او رخ داد؟ چطور بدنهی حزب عدالت و توسعه و شخص او اینقدر عوض شدند؟
اینها موضوعاتی است که پرداخت به آنها مجالی دیگر می طلبد. شاید بشود گفت نقطهی عطف تغییرات اردوغان در جهت محافظهکاری بیش از پیش از دوران اعتراضات سراسری پارک گزی شروع شد. تقریبا از گزی به بعد تغییرات شگرفی در سیاست ترکیه و شخص اردوغان رخ داد....
[1] منظور ما دسامبر ۲۰۲۱ است که ارزش یورو برابر لیره به ۱۹ به ۱ رسیده بود؛ منتهی با مداخلهی بانک مرکزی، که بعدا معلوم شد از طریق تبدیل چندین میلیارد دلار ذخیرهی بانک مرکزی از دلار به لیره بوده بطور موقت بدان پایان داده شد.
[2] پس از کاهش ارزش لیره برابر دلار در اواخر پاییز گذشته، دولت اردوغان نوعی سیستم سوددهی جدید وارد نظام بانکی ترکیه کرد که در نظر منتقدان مصداق پذیرش دوباره بهره از در پشتی بود. با اینحال حتی آن مدل هم نتوانست جز دورهي بسیار کوتاهی مانع سقوط ارزش لیره در برابر ارز شود و اعتماد عمومی را کسب کند.
[3] جالب آنکه به زبان فارسی و در دوران جمهوری اسلامی نیز آثار متعددی در مورد بانکداری بدون ربا منتشر شده است که تجزیه و تحلیل انتقادی آنها خودش میتواند موضوع چندین پژوهش باشد. حتی در ایران فصلنامهای داریم با عنوان اقتصاد اسلامی! به عنوان نمونه بنگرید به: عباس موسویان، بهزاد ورمزیاری، «بررسی تاثیر بانکداری بدون ربا بر رشد اقتصادی در ایران»، فصلنامهی اقتصاد اسلامی، شمارهی ۴۸، زمستان ۱۳۹۱.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر