۱۴۰۲ خرداد ۱۰, چهارشنبه

درس‌های پیروزی اردوغان برای ایرانیان در پنج پرده

 

میثم بادامچی

 


1-         پرده‌ی اول: اردوغان انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۸ مه ترکیه را با نتیجه ۵۲٪ برابر ۴۸٪ آرا به کمال قلیچداراوغلو نامزد «ائتلاف ملت» برد، آنهم در حالی که در تمام کلانشهرهای استانبول، آنکارا، ازمیر، آنتالیا، آدانا و دیاربکر قلیچداراوغلو پیروز انتخابات شده است. در ترکیه‌ی دوقطبی امروز، این یعنی سبک زندگی و شیوه‌ي نگاه آناتولی داخلی و دریای سیاه در باب حکومت‌داری بر شهرهای ساحلی حاشیه‌ي مدیترانه، کردنشین جنوب شرق و استانبول و آنکارا پیروز شده است. در ساعات اولیه اعلام نتایج روز یکشنبه، اردوغان در جمع هوادارانش در محله‌ی اسکودار استانبول سخنرانی کرد، و همنوا با هوادارانش آواز پیروزی سرداد. در همان سخنرانی او ائتلاف مخالفان را به زیر سئوال بردن ارزش‌های خانواده و راه دادن به ال‌جی‌بی‌تی‌ها متهم کرد. می‌شود به درستی مانند ژیژک با سیاست‌ورزی هویتی افراطی مبتنی بر اکتویسم ال‌جی‌بی‌تی که در غرب، همراه با کنسل کالچر و نقض آزادی بیان نظر منتقدان چپ هویتی مد شده است مخالف بود، منتهی زیبا نیست رئیس‌جمهوری کشوری که در خاورمیانه پیشرو محسوب می‌شود، پیروزی در انتخابات را با حمله به اقلیت ال‌جی‌بی‌تی شروع کند. از این نقد که بگذریم اردوغان در همان سخنرانی وعده داد رئیس‌جمهوری همه مردم ترکیه باشد و نه فقط کسانی که بهش رای داده‌اند. باید منتظر ماند و دید در عمل چقدر اینطور خواهد بود.

 

اردوغان در فاصله‌ي کوتاهی همانشب از استانبول به آنکارا رفت و در کاخ ریاست‌جمهوری بش‌تپه که معماری و حتی لباس برخی خدمه آن شبیه قصر پادشاهان/خلفای عثمانی طراحی شده است، در جمعی اینبار با تعدادی بیشتر، سخنرانی پیروزی کرد. راستش برغم همه‌ي نقدهایی که می‌شود بر اردوغان و کمپین‌اش وارد کرد، برای ایرانیان و افغانستانی‌هایی که می‌خواستند در ترکیه خانه بخرند، سرمایه‌گذاری کنند و اقامت بگیرند زیاد بد هم نشد. منطق اردوغان منطق امپراطوری نیمه‌چندفرهنگ‌گرای اسلامی، برگرفته از سیستم ملت عثمانی، است، برای همین نوعی تکثر زبانی وهویتی محدود درمورد خارجی‌ها و مهاجران را برسمیت می‌شناسد. بر خلاف کسی مانند امید اوزداغ/حزب ظفر/متحد قلیچداراوغلو در دور دوم، یا سنان اوغان/نامزد همان حزب در دور اول انتخابات و متحد اردوغان در دور دوم.

 

بسان شاهان عثمانی، اردوغان نگاه منفی هم به ادبیات فارسی ندارد و مانند برخی اولکوجوها/پانترکها، دشمن زبان فارسی هم نیست. او به عنوان یک مسلمان معتقد، به کرات از ضرب‌المثل‌های فارسی و عربی در سخنرانی‌هایش استفاده کرده است. البته حیف که متحد او در دولت‌داری حزب راست افراطی حرکت ملی‌گرا (با رهبری باغچه‌لی) است و مجبور است به ایشان در راستای ملی‌گرایی افراطی امتیازاتی بدهد و منطق ملی‌گرایی افراطی را بر منطق مسلمانی گاهی اولویت دهد.

 

2-         پرده‌ی دوم: دنیایی از درس در نتیجه انتخابات ۲۰۲۳ ترکیه و ۱۴۰۰ ایران، و کلا مقایسه رفتارهای انتخاباتی جوامع ایران و ترکیه در ۱۵ سال اخیر هست که می‌شود برایشان تبیین الهیات سیاسی هم فراهم کرد. در ترکیه، اگر رای اردوغان را در دو انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۸ و ۲۰۲۳ با هم مقایسه کنیم، می‌بینیم رای او از ۵۲.۵٪ در سال ۲۰۱۸ به ۵۲٪ تغییر کرده و فقط نیم درصد کاهش داشته است! این با در نظر گرفتن موج عظیم گرانی در ترکیه در دوسال اخیر بسیار عجیب است. در ایران رای حسن روحانی در انتخابات ۱۳۹۶، ۲۳ میلیون بود، ولی رای فردی با تبار فکری نزدیک به او در انتخابات ۱۴۰۰ (عبدالناصر همتی)، کمتر از ۳ میلیون. می‌شود حدس زد اگر خود روحانی هم در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت می‌کرد، با توجه به تحریم باورنکردنی انتخابات، شاید ۷ میلیون بیشتر نمی‌آورد. همین ارقام تفاوت رفتار انتخاباتی مردم ایران و ترکیه در فاصله‌‌اي نزدیک را نشان می‌دهد. در ترکیه استمرار در رفتار انتخاباتی رای دهندگان هست، در ایران واژگون شدن رفتار قبلی. چطور می‌شود توضیح داد؟ به نظر با در نظر گرفتن تفاوت فرهنگ شیعه و سنی.

 

در الهیات شیعه حاکم ایده‌آل هیچگاه حضور زمینی ندارد، چون حاکم آرمانی امام عصر است و در آینده‌ای نامعلوم قرار است ظهور کند. شاید برای همین ایرانیان همیشه از وضع و حاکمیت موجودشان ناراضی هستند و سردرعصیان دارند. در نقطه‌ي مقابل حاکم یا خلیفه در اندیشه اهل سنت (که امروز در نزد بسیاری هواداران اردوغان به نظر در شخصیت او تجلی یافته) یک موجود واقعی است که در زمان اکنون محقق است و قرار نیست حکمرانی او و ملاک‌های داوری در مورد چیستی حکمرانی خوب، به آینده موکول شود. همین به نوبه خود خلیفه سنی و شیوه سیاست‌داری او را پراگماتیست و منعطف می‌کند (مثلا اردوغان سر حجاب زنان، یا رابطه با آمریکا و غرب و اسرائیل گیر سه‌پیچی مانند خامنه‌ای و اصولگرایان ایرانی نمي‌دهد). در نقطه‌ي مقابل، ولی فقیه شیعه چشم در آینده نامعلومی دارد که قرار است با ظهور امام غایب محقق شود، و همین او و هواداران آتشین‌اش را ایده‌الیست (و از دید مخالفان)  کله‌شق و نامنعطف و غیرضروری رادیکال می‌کند. به بیان دیگر، اهل سنت و خلیفه ایشان حداقل در تفسیر رایج در نزد اردوغان، پا در واقعیت زمینی و اکنون دارند، شیعیان و ولی فقیه ایشان که تبلورش در رفتار خامنه‌ای است، پا در رویای منفک شده از واقعیت که قرار است در آینده محقق شود. حتی شاید بشود گفت در ایران خیلی سکولارها و اصطلاحا براندازها هم، از نظر غیرواقع‌بین بودن، مصداق شیعه‌ي آتئیست هستند، یعنی آخرالزمانگرایی خاص خودشان را دارند (احیای دوباره‌ي نظام پادشاهی پهلوی با کمک حمله‌ي نظامی غرب؟...) در مورد باورمندان، آیا راهی برای برون‌رفت از این وضعیت ناواقع‌گرا هست؟ البته که هست: یک راه زمینی کردن سیاست شیعه نظریه جالبی است که در سال‌های اخیر از سوی مهدی نصیری با عنوان عصر حیرت (در کتابی با همین عنوان) ارائه شده است. زمینی کردن شیعه‌ي سکولار که حتی راحت‌تر است.

 

3-         پرده‌ی سوم: می‌خواهید بدانید چه کسی پشت اندیشه‌های رجب طیب اردوغان در بازگشایی مسجد ایاصوفیه و احیای شکوه اسلامی خلافت اسلامی است؟ اگر آری، اندیشه‌های این مرشد اسلامگرایان ترکیه را جدی بگیرید: نجیب فاضل قیساکورک، که البته در زبان فارسی آثار چندانی در مورد اندیشه‌هایش موجود نیست. نجیب فاضل، که حدود ۴۰ سال قبل فوت کرده است، حکم احمد فردید (و تاحدی جلال آل احمد؟) را دارد برای نواسلامگرایان آک پارتی در ترکیه. در این خطابه زیبا و اثربخش و غرا، که البته بخشی از خطابه‌ی بزرگتری که روزنامه‌ي حامی دولت ینی‌شفق رویش موزیک گذاشته، وعده می‌دهد: «گنجلر، بوگون می، یارین می، بیلمم، فقط ایاصوفیه آچیلاجاخ!...» (جوانان، نمی‌دانم امروز یا فردا، ولی ایاصوفیه روزی دوباره بر روی نمازگزاران باز خواهد شد....) اگر ترکی بدانید، مو بر تن شنونده‌ي این سخنرانی سیخ می‌شود! نجیب فاضل شاعر و فیلسوف بود و با اندیشه‌های هایدگر هم آشنایی داشت. اردوغان در سخنانی در جمع جوانان حامی آک‌پارتی می‌گوید جوان که بود در سخنرانی‌های نجیب فاضل، معلم اسلامگرایان ترکیه، شرکت می‌کرد، از جمله در خطابه‌ي معروف ایاصوفیه‌ي او.

 

ایاصوفیه در ژوییه ۲۰۲۰ مسجد شد و اردوغان رویای معلم‌اش را محقق کرد. نگارنده‌ي این سطور در تاریخ ۱۲ ژوییه ۲۰۲۰، همزمان با مسجد شدن ایاصوفیه، نوشته بود:

«در ترکیه امروزی بصورت زیرپوستی و مخملی بسیاری میراث‌های مصطفی کمال آتاتورک از سوی اسلامگرایان حاکم سست می‌شود. استفاده از ایاصوفیای استانبول به عنوان موزه میراث مصطفی کمال بود و در جلسه هیات وزیران در سال ۱۹۳۴ در موردش تصمیم‌گیری شده بود. در کتاب‌های تاریخ ترکیه از این اقدام به عنوان نماد عبور از خلافت به لائیسیته یاد کرده‌اند. (آتاتورک در نوامبر ۱۹۳۸ فوت کرد.) طرفه آنکه قبل از قرار دو روز گذشته با امضای رجب طیب اردوغان برای دوباره مسجد شدن ایاصوفیا، بخشی از این مکان به عنوان عبادتگاه و نمازخانه همچنان مورد استفاده بود، و فقط بقیه آن (بخش بزرگ‌ترش) به صورت موزه مورداستفاده قرار می گرفت. کسانی که استانبول را می‌شناسند می‌دانند در این شهر زیبا و تاریخی مسجد کم نیست و مثلا در کمتر از پانصد متری ایاصوفیا مسجد بزرگ کبود یا مسجد سلطان احمد قرار دارد که همان برای برقراری نماز جمعه در این سال‌ها کفایت می‌کرد. به علاوه استانبول یا کونستانتینوپول (به قول اعراب قسطنطنیه) تا پیش از فتحش از سوی سلطان محمد فاتح بزرگ، برای هزار سال پایتخت امپراطوری بیزانس و روم شرقی بوده و کسی نمی‌تواند میراث مسیحی این شهر (در کنار میراث اسلامی آن و البته میراث پاگان‌اش قبل از مسیحیت) نفی کند. امیدوارم حالا که قرار شده از بنا تماما به عنوان مسجد استفاده شود، به نقاشی‌ها و تزئینات تاریخی محل، خصوصا آن بخش که مربوط به دورانی است که بنا کلیسا بوده، آسیبی زده نشود. البته مانده‌ام از نظر تکنیکی چطور می‌خواهند همچنان هویت چند لایه این محل را برای بازدید توریست‌ها حفظ کنند ... و همزمان از آن به عنوان مسجدی که قرار است ۵ بار روزانه درش نماز جماعت برگزار شود، استفاده کنند. هرچه هست اگر طرفداران ائتلاف حاکم فکر می‌کنند مسجد شدن ایاصوفیا تنور انتخابات آینده را به نفع ایشان گرم می‌کند و برغم مشکلات بزرگ اقتصادی آرا خارج شده از سبد را باز می‌گرداند، به نظرم تحلیل‌شان موجه نیست. بسیاری از مردم ترکیه مذهبی‌اند، ولی اولویت اصلی خیلی‌شان این روزها مسجد شدن ایاصوفیه نبود.»

 

نتیجه‌ي انتخابات ۲۸ مه ۲۰۲۳ نشان داد که حدس آخرمان درست نبوده، و برای بسیاری از مردم ترکیه مسجد شدن ایاصوفیه نماد موفقیت اردوغان شده است. امروز می‌خواهم اضافه کنم که صوفی‌ها پشت اردوغان هستند! توضیح آنکه نجیب فاضل قیساکورک که ذکرش رفت بسیار تحت تاثیر تصوف بود. سکولارها/کمالیستها معمولا تصویری کاریکاتوری از تصوف در ترکیه بدست می‌دهند و از جمله به همین سبب خیل طرفداران آک‌پارتی و اسلامگرایی را نمی‌فهمند. تصوف عملی در ترکیه، یا همان «جماعت و طریقت»، برغم محدودیت‌هایی که در دوره استقرار جمهوریت از سوی آتاتورک و هم‌اندیشان بر ایشان وارد شد، هرگز از میان نرفت و همیشه شیوه‌ای کمابیش زنده ماند. در ایران شیعه برعکس، تصوف عملی، جز در اشکال محدودی چون دراویش گنابادی و ..، عملا در ساختار اجتماعی نابود شده است. به نظر می‌رسد سبب اصلی در این زمینه روحانیت شیعه، اعم از فقهای اصولی و اخباری، بوده‌اند که ضدصوفی و برخی حتی (چون آقامحمدعلی بهبهانی در دوره قاجار) صوفی‌کش بوده‌اند. خلاصه آنکه جماعت و طریقت در جریان اصلی سیاست ایران محلی از اعراب ندارند، چنانکه قشری چون روحانیت و مرجعیت شیعه هم در سیاست ترکیه نداریم. البته روحانیت شیعه در سده‌ی اخیر بخشی از تصوف را به اسم عرفان و درس اخلاق درونی کرده است که آثار و درس‌های عرفانی آقای خمینی از مصادیق بارز آن هستند. خلاصه آنکه برخی طریقت‌های صوفیه، خصوصا در طریقت نقشبندیه، از حامیان اصلی اردوغان در انتخابات اخیر بودند، چنانکه ولی فقیه کنونی ایران، آقای خامنه‌ای هم، برای برخی پیروانش نقش مرشد و مراد عرفانی را دارد.

 

بگذارید مقایسهای کنیم میان تصوف اردوغان و عرفان خامنه‌ای: هم خامنه‌ای اسلامگراست، هم رجب طیب اردوغان. منتهی تصوف اردوغانی در دانستن رموز بقای نظام و اقبال مردم به خویش عاقل‌تر و زیرک‌تر از خامنه‌ای عمل کرده است: آک پارتی حجاب را اجباری نمی‌کند، گرچه در بستر جامعه‌ی مدنی می‌کوشد گفتمان حجاب را رواج دهد. مشروبات الکلی را به کل ممنوع نمی‌کند، گرچه نوشیدن و فروش آنها را در مکان‌های عمومی بیش از پیش محدود کرده و مالیات سنگینی هم بر فروش مشروبات الکی وضع کرده است. با آمریکا ستیزه می‌کند و با روسیه و شرق زد و بند دارد، منتهی نه تاحدی که با ناتو رابطه‌اش را قطع کند و از این پیمان نظامی با غرب خارج شود. برخلاف خامنه‌ای درهایش را برروی سرمایه‌گذاری آمریکایی اصلا نبسته است. به این لیست می‌شود افزود. تقریبا هرچه اصلاح طلبان در بیست سال گذشته از خامنه‌ای خواسته‌اند انجام بدهد تا نظام جمهوری اسلامی بماند و مردم هم راضی باشند، اردوغان انجام داده است. پس اسلام اردوغانی نسخه بسیار روزآمدتر و کاراتری از اسلام خامنه‌ای و اصولگرایان تندرو در ایران است و یک دلیل محبوبیت گفتمان اردوغان در ترکیه برابر دلزدگی اکثریت جامعه‌ي ایران از گفتمان خامنه‌ای شاید همین است. یک دلیل تفاوت شاید آن باشد که تحصیلات خامنه‌ای محدود به تحصیلات حوزوی شیعی بوده است، ولی اردوغان برغم باورهای عمیق مذهبی از دل حوزه علمیه سنی نیامده است، چون اصولا چنان حوزه‌ای در ترکیه در دوران پساجمهوریت نداریم. اردوغان البته فارغ التحصیل دبیرستانهای دینی امام خطیب است که بر خلاف دبیرستان‌های عادی دولتی در ترکیه آموزش اسلامی جدی در آنها وجود داشته و دارد. تعداد این دبیرستان‌ها در دوران عدالت و توسعه بسیار افزایش یافته است و گفته می‌شود یکی از پایگاه‌های رای اردوغان هستند.

 

4-             پرده‌ي چهارم: اشاره شد تفاوت واقعگرایی و گفتمان محافظه‌کاری برآمده از اسلام سنی با آرمانگرایی، گفتمان انقلابی برآمده از تشیع دوازده امامی، نه تنها در رفتار رهبران دینی ایران و ترکیه، حتی در رفتار مردم عادی ایندو کشور هم نمود دارد. خصوصا پس از جنبش مهسا، و خیزش‌های دی ۹۶ و آبان ۹۸، ایرانیان مدام به گذار از جمهوری اسلامی فکر می‌کنند، حتی اگر زورشان هم نرسد: فردایی آرمانی که در آن دیگر خامنه‌ای رهبر مطلقه‌ي کشور نیست. ایرانیان مدام برای فردا نقشه می‌کشند. عزیز اهل فکری اخیرا در فیسبوک نوشته بود: «آیا کسی به فکر فردا هست؟ فردای سقوط رژیم، تأسیس مجلس مؤسسان را چه نهاد یا مرجعی به عهده می‌گیرد، آیین‌نامه‌ی آن را تدوین می‌کند، بر اجرای عادلانه و منصفانه‌ی همه‌پرسی نظارت می‌کند؟ نمایندگان چنین مجلس سرنوشت‌سازِ قانون‌گذاری چه صلاحیت‌هایی دارند؟» این نمونه است و بحثهایی از این دست این روزها فراوان رواج دارد. ولی در ترکیه چه؟ در ترکیه، در ۲۸ مه، انتخاباتی رخ داد که براحتی می‌شد با شرکت در آن و رای به طرف قلیچداراوغلو، اردوغان را بازنشسته کرد. این اتفاق البته نیفتاد، از جمله چون هنوز ۱۶٪ مردم در انتخابات شرکت نکردند!

پس ایرانیان آرزوی رفراندوم دارند و کسی این گزینه را جلوی ایشان نمی‌گذارد؛ ترک‌ها هرچند سال یکبار رفراندوم برابرشان هست، ولی اکثریت به فکر تغییرات اساسی و گذار به نظام پارلمانی تقویت‌شده و مشارکتی (وعده‌ي قلیچداراوغلو و ائتلاف ملت در کمپین انتخاباتی) نیستند. در انتخابات‌های ۱۴ و ۲۸ مه، اکثریتی که به عظمت‌طلبی مبتنی بر گفتمان بقای اردوغان نه بگوید شکل نگرفت، گرچه ۴۸٪ رای به کمپین عدالت‌محور قلیچداراوغلو که وعده‌ي مبارزه با فساد می‌داد، هم رای کوچکی نیست. شاید بشود گفت اسلام سنی، از نوعی که اردوغان نمایندگی می‌کند، بطور تاریخی گرایش به تبعیت از نظم موجودی دارد که سلطان یا خلیفه به عنوان ظل‌الله تبلور آن هستند و محافظه‌کارتر است. شیعه، همیشه انقلابی‌تر بوده است و از قضا قلیچداراوغلو هم شیعه‌ي علوی است!

 

5-             پرده‌ي پنجم: نامحبوبیت سپاه پاسداران در ایران نزد عامه‌ی مردم، در برابر محبوبیت ارتش در ترکیه را هم می‌شود با مدلی که ذکر کردیم توضیح داد. در ترکیه با اکثریت سنی، به سبب همان روحیه دولتگرایی، ارتش (سرباز: محمتجیک) بنوعی مقدس است و فرقی در این موضوع میان سکولار و مذهبی‌اش نیست. در سوی دیگر، روحیه انتقادی و عصیانگری ایرانیان برابر دولت، به سبب تاثیر تشیع (حتی اگر بسیاری از ایرانیان امروز سکولار شده باشند) قوی‌تر است و با ترکیه قابل مقایسه نیست. ولی این اپوزیسیونگری همینطور آفات مهمی دارد: یعنی گاهی سر به افراط می‌گذارد، طوری که امکان هرگونه دیالوگی را با حکومت و نیروهای مسلح می‌گیرد، وضعیتی که امروز در اپوزیسیون برانداز با آن روبرو هستیم جز این نیست.

واقعیت آنست که بدون همکاری سپاه و ارتش گذار به دموکراسی در ایران و رها شدن از سیطره‌ي ولایت مطلقه‌ی فقیه ممکن نیست. در یک ایران آینده مرامنامه سپاه باید عوض  شود و ولایت فقیه حذف، و این نیروی مسلح به ارتشی عادی، مانند ترکیه، بدل شود. جالب است بیاد آوریم سپاه پاسداران در ایران در یکسری صنایع، از جمله هوافضا، از ارتشهای قوی منطقه است. منتهی همین سپاه اقلا سه دهه است شدیدا قاطی سیاست شده و خود را برابر رای اکثریت مردم قرار داده است. در دولت رئیسی و مجلس قالیباف اکثر اعضای ارشد سپاهیان هستند، رئيس جدید شورای عالی امنیت عالی سپاهی است و الی آخر. حوزه‌ای در زندگی ایرانیان نیست که سپاه در آنجا وارد نشده باشد و همین یک سبب نگون‌بختی است. در سوی دیگر اپوزیسیون برانداز ایران تمام هم و غم خود را آن قرار داده که سپاه پاسداران را سازمان تروریستی اعلام کند، امری که مشکلات جدی خاص خودش را دارد.

 

خلاصه آنکه قدرت سپاه و کلا نیروهای مسلح ایران و ارتش ترکیه در زمینه های مهمی قابل مقایسه است، خصوصا اگر در نظر بگیریم توسعه صنایع نظامی ایران ذیل تحریم‌ها و قطع ارتباط با غرب رخ داده و ترکیه این مانع را نداشته است. منتهی محبوبیت نیروهای مسلح در ایران و ترکیه هرگز قابل مقایسه نیستند. البته اگر در ترکیه هم نظامی‌ها آشکارا وارد سیاست می‌شدند و جا را برای غیرنظامیان در سیاست و فرهنگ و اقتصاد اینقدر که در ایران رخ داده، تنگ می کردند، شاید آنها هم مانند سپاه در ایران اینقدر نامحبوب می‌شدند. آیا گوش شنوایی در میان سپاهیان و نیروهای مسلح در ایران برای خروج از این وضعیت هست؟

 

توضیح: این مقاله پیشتر در زیتون منتشر شده است.

 

 

۱۴۰۲ خرداد ۴, پنجشنبه

چرا جمهوری آذربایجان خواستار پیروزی اردوغان در انتخابات ترکیه است؟

 

میثم بادامچی

 


سنان اوغان نامزد سوم در دور اول انتخابات ریاست جمهوری ترکیه که تبار آذربایجانی دارد، رسما برای دور دوم از رجب طیب اردوغان حمایت کرده است. از سوی دیگر بنا بر اخبار غیررسمی متعددی که در رسانه‌های اپوزیسیون ترکیه منتشر شده، الهام علی‌اف در اقناع سنان اوغان در حمایت از اردوغان برای دور دوم نقش مهمی داشته: به واسطه سابقه آشنایی نزدیک اوغان و علی‌اف، همقوم بودن ایشان و اینکه اوغان سال‌ها در جمهوری آذربایجان پس از استقلال این کشور، صاحب ‌‌مناصب مختلف از جمله در دفتر ابوالفضل الچی‌بیگ، نخستین رئيس‌جمهور آذربایجان پس از استقلال، بوده است.

الهام علی‌اف پس از اعلام نتایج دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر ترکیه هم خواست قلبی خودش در زمینه پیروزی اردوغان را پنهان نکرد و در اقدامی تاحدی نامتعارف به اردوغان به سبب پیشتازی ۴درصدی در دور اول تبریک گفت. (بنگرید به این لینک) این نوشتار، در واکنش به این وقایع تهیه شده است.

در بخش اول توضیح می‌دهیم که حمایت علی‌اف از اردوغان امر عجیبی نیست و اینکه رسانه‌های دولت آذربایجان این روزها همان پروپاگاندای رسانه‌های ائتلاف آک پارتی و حزب حرکت‌ ملی‌گرا را علیه قلیچداراوغلو و اپوزیسیون تکرار می‌کنند: از کوشش برای نسبت همکاری با تروریسم به قلیچداراوغلو بواسطه نزدیکی‌اش با ه د پ (و در منطق ایشان پ ک ک) گرفته، تا کوشش برای تفرقه انداختن درائتلاف اپوزیسیون با طراحی خبر به شیوه‌های خاص،  تا کوشش برای نزدیک نشان دادن اپوزیسیون ترکیه به ارامنه و غیره.

در بخش دوم نوشتار، با تحلیل مواضع فاضل مصطفی، کنشگر سیاسی ارشد در حکومت ج آذربایجان در مصاحبه‌ای اخیر در مورد انتخابات ترکیه، نشان می‌دهیم دموکراسی اولویت اصلی الیت حاکم بر جمهوری آذربایجان نیست و برعکس امنیت برای ایشان در اولویت است. در نظر الیت حاکم در ج آذربایجان امنیت این کشور، در ادامه‌ي نبرد دوم قره‌باغ، در صورتی محقق می‌شود که در ترکیه اردوغان و ائتلاف جمهور بر سر کار بمانند و خواست مخالفان با رهبری قلیچداراوغلو برای تغییر نظام سیاسی متمرکز کنونی ترکیه به دموکراسی متکثر پارلمانی عملی نشود. در برآیند نکاتی انتقادی در این زمینه‌ ذکر می‌کنیم.

 

مقدمه: جایگاه ایران، ترکیه، آذربایجان و ارمنستان در زمینه‌ي آزادی انتخابات در سال ۲۰۲۳

بحث را با مقدمه‌ای در میزان مقایسه آزادی‌های انتخاباتی در چهار کشور ایران، آذربایجان، ارمنستان و ترکیه آغاز می‌کنیم. خانه‌ي آزادی (Freedom House) نهادی پژوهشی مستقر در آمریکا است که به کشورها در زمینه‌ي انتخابات آزاد و منصفانه و درجه‌ی آزادی‌های سیاسی بین ۰ تا ۱۰۰ امتیاز می‌دهد. ایران در گزارش جدید سال ۲۰۲۳ این سازمان امتیاز ۱۲ از۱۰۰ گرفته است که طبیعتا امتیازی پایین است و قابل فهم.

امتیاز ارمنستان در گزارش این نهاد برای سال ۲۰۲۳، ۵۴ از ۱۰۰ است که امتیازی متوسط محسوب می‌شود. ترکیه هم، احتمالا به سبب محدودیت‌هایی که در زمینه‌ی آزادی‌ها در این کشور در ایام پس از کودتای تابستان ۲۰۱۶ تا امروز هست، با افول نسبت به سال‌های طلایی حکومت آک‌پارتی امتیاز ۳۲ از ۱۰۰ گرفته است.  جمهوری آذربایجان بر اساس گزارش این نهاد در سال ۲۰۲۳ امتیاز ۹ از ۱۰۰ گرفته که امتیازی پایین‌تر از سه کشور دیگر مورد بحث ماست. یعنی در کمال تعجب، حتی ایران برغم سرکوب شدید آزادیهای سیاسی، بر اساس امتیازدهی خانه‌ي آزادی انتخابات‌های در مجموع منصفانه‌تری (!) از جمهوری آذربایجان دارد و آزادی‌های سیاسی را اندکی کمتر نقض می‌کند.

داوری همه‌جانبه در مورد ساختار امتیازدهی خانه‌ي آزادی بیرون از حوصله‌ي این نوشتار است. طبیعتا نهاد فوق به آزادی‌‌های اجتماعی نمره نمی‌دهد که در این زمینه ج آذربایجان قطعا وضع بهتری از ایران دارد. همین خانه آزادی با اینکه از وزارت خارجه‌ي آمریکا بودجه می‌گیرد، به آمریکا امتیاز ۸۳ از ۱۰۰ داده، در حالیکه مثلا امتیاز هلند به عنوان یک دموکراسی موفق ۹۷ از ۱۰۰ است. پس نمی‌شود ادعا کرد چون خانه‌ي آزادی نهادی غربی و آمریکایی‌ است، امتیازدهی‌هایش بی‌ربط است.

 

حمایت نشریات جمهوری آذربایجان از اردوغان: نمونه‌ي «مساوات»

در داخل جمهوری آذربایجان، بنا بر دلایلی که می‌شود بر اساس امتیاز این کشور در زمینه‌ي آزادی‌های سیاسی بهتر فهمید، سایت‌های خبری که واقعا مستقل و متعلق به اپوزیسیون این کشور باشند وجود ندارند؛ در واقع به برساخت اپوزیسیون جدی برابر علی‌اف اجازه داده نشده است. ج آذربایجان پس از فروپاشی شوروی هنوز به دموکراسی گذار نکرده است. نتیجه آنکه رویکرد اکثر نشریات این کشور در مورد انتخابات ترکیه شبیه هم است. ما برای نمونه محتوای چند خبر در وبسایت اینترنتی «مساوات» را بررسی می‌کنیم که به نظر نامش برگرفته از حزب مساوات در تاریخ این کشور است: حزبی که محمدامین رسولزاده، موسس جمهوری آذربایجان حدود صد سال قبل تاسیس کرد و هنوز در سیاست این کشور نفوذ دارد. بسیاری از اخبار این وبسایت پوشش مواضع گوناگون الهام علی‌اف است و همین تردیدی در نزدیکی آن به دولت آذربایجان برای ما باقی نمی‌گذارد.

در یکی از اخباری که در مساوات در مورد انتخابات کار شده، با استناد به خبر نشریه‌ي حکومتی صباح در ترکیه، پروپاگاندای رسانه‌های حامی اردوغان علیه قلیچداراوغلو (که پیشتر در مقاله‌ای مضامین عمده‌ی آنرا شرح داده‌ایم) تکرار شده و ذیل سرخط «حمایت شوک آور رهبر پ ک ک از قلیچداراوغلو» آمده است (خلاصه): «رهبران گروه تروریستی پ‌ک‌ک به حمایت خود از کمال قلیچداراوغلو در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری ترکیه ادامه می‌دهند.»

در ادامه با نقل سخنانی منسوب به مراد قره‌ایلان، از بنیانگذاران و رهبران سازمان تروریستی پ ک ک آمده است: «هر کاری که برای کنار زدن فاشیسم ائتلاف آک‌پارتی و م ه پ از قدرت لازم است باید انجام شود. اگر در انتخابات ائتلاف آک‌پارتی-حرکت‌ ملی‌گرا به قدرت برسند، حتی یک سرباز پ ک ک زنده نخواهد ماند.» جدای از اینکه بسیاری در جناح اپوزیسیون مشکوک هستند که قره‌ایلان واقعا این قبیل حرف‌ها را، آنهم در بحبوبه‌ي انتخابات، زده باشد، در این شیوه نقل خبر، بسان نشریات حامی دولت در داخل ترکیه این روزها، یک مغلطه‌ی بزرگ نهفته است: چون پ ک ک ائتلاف جمهور را متهم به استبداد کرده، پس استبدادی در کار نیست. این روشی است که البته نشریات حامی جمهوری اسلامی هم به کرات در مورد مخالفان خود (از جمله طرفداران عادی شدن رابطه با آمریکا و اسرائیل) تکرار می‌کنند: مانند اینکه اگر یک گروه تروریستی مثلا بگوید «دوغ غذایی خوشمزه است، یا فلان گل خوشبو است»، لاجرم دوغ بد مزه و گل بدبو خواهد بود. معلوم است ارتباط منطقی نمی‌شود در این میان برقرار کرد.

یک مغلطه‌ي دیگر باز از همان نشریه‌ی مساوات مثال می‌زنیم. یکی از روش‌های رایج رسانه‌های طرفدار دولت در ترکیه کوشش برای اختلاف انداختن در اپوزیسیون بوده است. حالا نشریه‌ي مساوات، در خبری کوشش کرده میان علی باباجان، رئیس حزب دموکراسی و ترقی (دوا، از اعضای اصلی ائتلاف شش‌گانه ملت) از یک سو و بدنه‌ی حزب جمهوری‌خواه خلق در سوی دیگر تفرقه بیندازد و به آذربایجانی تیتر زده: «شوک بزرگ برای قلیچداراوغلو: بحران [در ائتلاف ملت] عمیق‌تر می‌شود.» در خبر می‌خوانیم: «علی باباجان در ارزیابی خود از دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری ترکیه اظهاراتی بیان کرد که اعضای ج ه پ را دیوانه کرد.» وقتی متن را می‌خوانیم متوجه می‌شویم زیرکانه کوشیده شده شکافی در میان برخی هواداران ائتلاف ملت به دره‌ای عمیق تبدیل شود: توضیح آنکه در انتخابات پارلمانی ۱۴ مه بر اساس توافقی که میان اعضای ائتلاف ملت شد، چهار حزب کوچک‌تر دوا، آینده، سعادت و دموکرات، بجای آنکه با لوگوی خودشان وارد رقابت انتخاباتی شوند (که در آنصورت احتمال جدی می‌رفت نتوانند از آستانه‌ی حداقل ۷ درصدی انتخابات ترکیه بگذرند)، ذیل لوگوی حزب جمهوری‌خواه وارد رقابت شدند. البته قلیچداراوغلو حساب کرده بود که این احزاب برآمده از گفتمان سنتی و محافظه‌کار و ملی‌گرای ملایم، بتوانند از پایگاه رایی اردوغان رای قابل ملاحظه‌ای بگیرند. امری که در عمل اتفاق نیفتاد، گرچه با این روش حزب کوچک دوا توانست ۱۵ نماینده وارد مجلس کند.

حالا باباجان در دفاع از خودش می‌گوید در حوزه‌هایی که دوا در لیست ج ه پ وارد مجلس شده، میزان آرای ج ه پ کاهش نیافته و می‌کوشد این موضوع را با ارقام نشان دهد. فارق از میزان درستی تحلیل او، آنچه او گفته با تیتر و محتوای خبررسانی نشریه‌ي مساوات در ج آذربایجان و البته نشریات حامی دولت در ترکیه نمی‌خواند. موضوع دیوانه‌ کننده‌ای هم طرح نشده است.

یکی از آخرین تحلیل‌ها که علیه اپوزیسیون ترکیه در نشریه‌ي آنلاین مساوات (به عنوان نمونه‌ای از نشریات نزدیک به دولت آذربایجان در بحث ما) آمده، مطلبی است منتشر شده به تاریخ ۲۳ مه ۲۰۲۳ که جانبدارانه قلیچداراوغلو و ائتلاف ملت را به «دوستی با ارامنه» متهم می‌کند.

 

اولویت امنیت بر دموکراسی: تحلیل فاضل مصطفی، نماینده‌ي پارلمان ج آذربایجان از انتخابات ترکیه

فاضل مصطفی، نماینده پارلمان جمهوری آذربایجان است که مواضع سرسختی هم در مورد ایران دارد. او کمتر از دوماه قبل هدف حمله تروریستی کسانی قرار گرفت که ظن آن می‌رود به جمهوری اسلامی و گروه‌های شیعه‌ي تندرو نزدیک باشند.

فاضل مصطفی از کنشگران سیاسی آذربایجانی است که کتابخوان است و واکاوی مواضع‌اش ما را در فهم منطق رفتار دولت جمهوری آذربایجان در موضوعات مختلف مدد می‌رساند. او اخیرا در مصاحبه‌ای که در فاصله‌ي دور اول و دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری ترکیه تهیه شده (در یوتیوب در دسترس است)، نکاتی مهمی در مورد موضع دولت آذربایجان در مورد انتخابات ترکیه طرح می‌کند که در ادامه می‌آید.

بحث با این مقدمه از سوی مجری شروع می‌شود که «کسانی [مخالفان] می‌گفتند نظام ترکیه دیکتاتوری است. منتهی این انتخابات به دور دوم رفت. در دیکتاتوری‌ها که انتخابات به دور دوم نمی‌رود.» این نکته برغم درستی، اشاره‌ای است  تلویحی به سخن مشابهی از سوی اردوغان در گفتگو با سی‌ان‌ان اینترنشنال پس از دور اول انتخابات.

سپس نوبت به فاضل مصطفی می‌رسد. این تحلیلگر آذربایجانی می‌گوید ما باید به نتیجه‌ی انتخابات ترکیه بر اساس تاثیرش بر مسائل تاریخی خودمان و مشخصا «مسئله قره‌باغ» بنگریم؛ پیش از حل مسئله‌ي قره‌باغ نمی‌شود به امور دیگری فکر کرد (پس از ویرایش و بازنویسی): «ما اول باید تکلیف مرز‌مان را با ارمنستان مشخص کنیم. طوری مرزهای مستحکمی بسازیم که دشمن از سرحدات نتواند [به داخل کشور] ورود کند» و امنیت ملی ما را به خطر بیندازد. «بعد از این مرحله البته می‌شود به مسايل دیگر [دموکراسی] هم فکر کرد و روندهایی چون انتخابات فراگیر پارلمان و شهرداری‌ها ایجاد کرد....اما اول باید درب خانه را ببندیم. وقتی در باز است [و دشمن می‌تواند براحتی وارد شود] در درون خانه نمی‌شود به آرامشی رسید.» سپس می‌افزاید: «ارمنستان [که نگاه به مرزهای ما دارد] تنها نیست. خواهرهایی دارد که مشخصا دولت‌های ایران و فرانسه هستند. در وضعیت فعلی ما تنها با رجب طیب اردوغان [و رهبری کاریزماتیک مقتدر او] قادریم این مرحله [تاریخی مهم در دولت‌ملت‌سازی در جمهوری آذربایجان] را پشت سر بگذاریم.»

جملات فوق بخوبی نشان می‌دهد برای ج آذربایجان در وضعیت فعلی امنیت در اولویت است و با این منطق است که در انتخابات جاری دل‌شان با ائتلاف جمهور حامی اردوغان است.

فاضل مصطفی در گفتگوی مزبور القا می‌کند اگر تصمیمات در ترکیه در مورد حمایت از امنیت ملی آذربایجان منوط به اجماع میان احزاب مختلف در پارلمان و مشخصا احیای پست‌ نخست‌وزیری باشد، ما در برابر دشمن ممکن است تنها بمانیم. می‌دانیم از شعارهای کمپین قلیچداراوغلو و ائتلاف ملت احیای «نظام پارلمانی تقویت شده» در ترکیه برای تقویت دموکراسی در این کشور است. اپوزیسیون از تمرکز قدرت شدید فعلی در دست رئیس‌جمهور که (با خواست اردوغان و باغچه‌لی) بواسطه‌ی تغییرات در قانون اساسی این کشور در پی رفراندوم سال ۲۰۱۷ در ذیل وضعیت اضطراری انجام شد، کاملا ناراضی است و این موضوع را از اسباب فساد و عدم چرخش سیاسی قدرت در ترکیه می‌داند.

فاضل مصطفی در ادامه اپوزیسیون ترکیه را نقد می‌کند که عملا شعار محدود کردن اقدامات فرامرزی ارتش ترکیه در سوریه و لیبی و سرزمین‌هایی از این دست را داده‌اند و نگران است که در صورت به قدرت رسیدن مخالفین با رهبری قلیچداراوغلو، حمایت نظامی ترکیه از کشورش در اختلافات مرزی با ارمنستان و مسئله‌ي قره‌باغ کاهش یابد. او همچنین ابراز می‌دارد که نگران از نزدیکی ائتلاف ملت با ه د پ (حزب دموکراتیک خلق‌ها) است و در نظر او این  تحول در صورت رخداد دست دولت ترکیه را در مبارزه با تروریسم پ ک ک در عراق و کوهستان‌های قندیل خواهد بست. مواضع او در این زمینه به شدت به موضع ائتلاف آک‌پارتی و م ه پ نزدیک است: فاضل مصطفی به امکان صلح میان دولت ترکیه و پ ک ک خوشبین نیست و در سخنانش به شکست خوردن فرآیند صلح (به ترکی: باریش یا چوزوم سورجی، در فاصله‌ي سال‌های ۲۰۱۴-۲۰۰۹) اشاره می‌کند که به گفته‌ي او برغم کوشش‌های فراوان اردوغان و آک‌پارتی ناکام ماندند.

پس نتیجه می‌گیرد (پس از ویرایش و بازنویسی): «هر دوره‌ای در تاریخ قهرمانان و رهبران خودش را می‌طلبد. در مرحله‌ي تاریخی کنونی [در دولت‌ملت‌سازی جمهوری آذربایجان]  مصلحت ما دراین جهت است که اردوغان بر سر قدرت بماند و جابجایی قدرت در ترکیه صورت نگیرد. حتی اگر فرد دیگری امروز در ترکیه بجای اردوغان بر سر کار بود، ما بر اساس وضعیت‌مان در قره باغ همین سیاست [استمرار قدرت]را پیش می‌گرفتیم.»

نگرانی‌های امنیتی (به ترکی آذربایجانی: تهلکه‌سیزلیخ) این کنشگر سیاسی بر خواست دموکراسی در او در وضعیت کنونی سایه انداخته و این موضوع را به کل جامعه‌ی جمهوری آذربایجان هم تعمیم می‌دهد: «من با اطمینان به شما می‌گویم، اگر امروز از مردم جمهوری آذربایجان بپرسید، ۹۰٪ مردم به شما خواهند گفت که دغدغه‌ي امنیت دارند و امنیت/ تهلکه‌سیزلیخ برایشان در اولویت است. فقط ۱۰٪ به شما خواهند گفت دموکراسی [و آزادی‌های سیاسی دموکراتیک] اولویت‌شان است.»

نتیجه‌ي دیگر تحلیل فاضل مصطفی آنست که: «اول ما در جمهوری آذربایجان باید تکلیف مرزهایمان را با ارمنستان، ایران و روسیه [دولت‌های متخاصم در نظر او] مشخص کنیم تا محیطی فراهم شود که دشمن هرگز نتواند از طریق این مرزها وارد کشور ما شود. پس از گذار از این دوره‌ي تاریخی گریزناپذیر و ایجاد چنین بستری البته ما در داخل (ایچریده) هم لاجرم در مسیر دموکراتیکی گام بر خواهیم داشت که دنیای معاصر و متمدن، در راستای افزایش آزادی‌های سیاسی شهروندان و برگزاری انتخابات‌های مشارکتی و دموکراتیک ما را بدان فرامی‌خواند.»

منطق این تحلیل نزدیکی نظامی بسیار زیاد میان ج آذربایجان از یک طرف و ترکیه و اسرائیل از سوی دیگر را در سال‌های اخیر و ذیل حاکمیت الهام علی‌اف و در اثنای نبرد دوم قره‌باغ بخوبی توضیح می‌دهد. آذربایجان امروزه از مهم‌ترین خریداران محصولات صنایع نظامی ترکیه، مشخصا محصولات کارخانه‌ بایراقدار (کارخانه‌ي خانواده داماد اردوغان) است و چنانکه از سخنان اخیر علی‌اف در استانبول در آستانه‌ي انتخابات ۱۴ مه هم بر می‌آمد، چشم‌انداز پروژه‌های مشترک نظامی میان آذربایجان و ترکیه ذیل اتحاد الهام علی‌اف و رجب طیب اردوغان، به شکل بومی کردن تکنولوژي برخی صنایع نظامی ترکیه در ج آذربایجان هم پیش خواهد رفت.

لازم به ذکر است که برغم نگرانی‌های مقامات جمهوری آذربایجان، نه قلیچداراوغلو و نه هیچ‌کدام از رهبران اپوزیسیون ترکیه وعده نداده‌اند در صورت به قدرت رسیدن روابط نزدیک نظامی میان دو کشور مختل خواهد شد. این البته تصوری است که مقام‌های آذربایجانی می‌کوشند القا کنند.

 

برآیند و نقد

نگارنده‌ی این سطور در مقاله‌ای در هفته‌ي منتهی به انتخابات ۱۴ مه نوشت: «به نظر می‌رسد الهام علی‌اف بیشتر تخم‌مرغ‌های خود را در روابط جمهوری آذربایجان و ترکیه در سبد اردوغان ریخته است و اینرا می‌شود از سخنانش در سفر اخیر او به استانبول در مراسمی به دعوت کارخانه‌ی پهپادسازی بایراقدار (خانواده‌ی داماد اردوغان) مشاهده کرد. علی‌اف در آن مراسم، با تکرار شعار معروف «یک ملت، دو دولت» و اضافه کردن عبارت «یک مشت» (تک یومروخ) به آن!، مانند مقام ارشد ائتلاف جمهورحامی اردوغان در منطقه‌ی قفقاز جنوبی سخن گفت و آشکارا نشان داد که روی پیروزی اردوغان حساب ویژه‌ای باز کرده است.» آنچه در بالا آمد، در ادامه‌ي تحلیل فوق است.

نگارنده‌ي این سطور با ایده‌ي فاضل مصطفی و سایر تحلیلگران آذربایجانی در زمینه‌ي اولویت امنیت بر دموکراسی ویا ایجاد دوگانه‌ی کاذب در آن زمینه موافق نیست؛ مصطفی البته در مورد دموکراسی در ایران سخنی نمی‌گوید و احتمالا علاقه‌ای نیز به این موضوع ندارد. ولی با اطلاق منطق او چه بسا بشود گفت در ایران هم نیکوست رژیم جمهوری اسلامی برسر کار بماند، چون امنیت مرزها را بخوبی برقرار می‌کند. می‌دانیم این موضوع منطق مقام‌های امنیتی جمهوری اسلامی نیز هست.

نکته‌ای دیگر: بدون آنکه بخواهیم سیاست خارجه‌ي ارامنه را توجیه کنیم، به قدرت رسیدن پاشینیان با یک نیمه‌انقلاب  نرم در سال ۲۰۱۸ نشان می‌دهد که حداقل از منظر اداره‌ي امور داخلی کشور بر اساس شیوه‌ي دموکراتیک، ارمنستان کنونی در وضعیت بهتری از جمهوری آذربایجان قرار دارد. برغم شکست سنگین ارمنستان از آذربایجان در جنگ دوم قره‌باغ (پاییز ۲۰۲۰ تا امروز) و بازپسگیری مناطق اشغال شده‌ی قره‌باغ کوهستانی از جدایی‌طلبان مورد حمایت ارمنستان، باز پاشینیان در انتخاباتی زودرس ژوئن سال ۲۰۲۱ به نخست‌وزیری برگزیده شد. یعنی برغم شکست در جنگ و احتمال کودتا، کودتایی علیه پاشینیان از سوی نظامیان رخ نداد و دموکراسی پارلمانی درارمنستان دوام یافت. جالب آنکه خود نشریات دولتی جمهوری آذربایجان و ترکیه هم به انحای مختلف متعرف هستند که برقراری صلح میان دو دولت متخاصم آذربایجان و ارمنستان، با پاشینیان راحت‌تر از جناح جنگ‌طلب مقابل اوست که از قضا به صورت تاریخی حمایت بیشتری نیز از سوی روسیه دارد.

نهایت آنکه ج آذربایجان در وضعیت کنونی توسط یک خانواده، یعنی خاندان علی‌اف، اداره می‌شود. همچنین نمی‌توان منکر شد که محبوبیت الهام علی‌اف در جمهوری آذربایجان پیش و پس از جنگ دوم قره‌باغ یکی نیست و حمایت‌های اردوغان در بازپس‌گیری مناطق اشغال‌شده قره‌باغ از دست ارامنه با کمک تکنولوژی نظامی ترکیه نقش مهمی در موفقیت آذربایجان داشته است.

با اینحال فضای سیاسی ترکیه و جمهوری آذربایجان در بحث دموکراسی‌خواهی بسیار متفاوت است: جمهوری آذربایجان، بر خلاف ترکیه (و تا حدی ایران)، به دلایل گوناگون و از جمله رها نشدن از برخی میراث‌های برجا مانده از اتحاد جماهیر شوروی، جریان اجتماعی دموکراسی‌خواه قوی ندارد، چنانکه سنت جمهوری‌خواهی آتاتورکی هم در این کشور بر خلاف ترکیه محلی از اعراب ندارد. اینها سبب شده چشم‌اندازی هم در عبور این کشور از نظام خاندان‌محور علی‌اف به یک دموکراسی پلورالیستی در آینده ی نزدیک دیده نشود.

پس واضح است شیوه حکومت متمرکز (و از دید منتقدان) سلطنت‌مآب اردوغان، علی‌اف و کنشگران سیاسی آذربایجانی نزدیک به دولت را خوش ‌آید، بر خلاف راهی که «ائتلاف ملت» در برابر آینده‌ي ترکیه ترسیم می‌کند.

 

توضیح: این مقاله پیشتر در زمانه منتشر شده است.