۱۳۹۹ دی ۵, جمعه

بازداشت سیاسی یا حقوقی؟ اختلاف دادگاه حقوق بشر اروپا و ترکیه بر سر وضعیت صلاح‌الدین دمیرتاش

 

روز ۲۲ دسامبر دادگاه حقوق بشر اروپا با صدور حکمی رسما از مقامات ترکیه خواست هرچه سریعتر صلاح‌الدین دمیرتاش، سیاستمدار شناخته شده کرد و دبیرکل پیشین حزب عمدتا کردی دموکراتیک خلق‌ها را آزاد کند. اکثریت غالب ۱۷ قاضی این دادگاه (با نسبت آرا ۱۶ به ۱ یا ۱۵ به ۲) به نقض حقوق بشر دمیرتاش در موارد مختلف رای داده‌اند.

در حکم دادگاه اروپایی در مورد دمیرتاش که دارای جزئیات بسیار است گفته شده حق بنیادین آزادی بیان او و حق او برای انتخاب کردن و انتخاب شدن در طول این سال‌ها نقض شده و ادامه بازداشت این سیاستمدار کرد «هسته اساسی پایبندی به دموکراسی در ترکیه را به چالش می کشد.» دادگاه اروپایی گفته مطالعه پرونده رهبر حزب دموکراتیک خلق‌ها، اکثریت قضات را به این نتیجه رسانده که بازداشت او صرفا دلایل «سیاسی» دارد و نه «حقوقی». ادعایی که ترکیه آنرا رد می‌کند.

آقای دمیرتاش ۴۷ ساله از سال ۲۰۱۶ و برای مدت چهار سال است که در زندان به سر می‌برد. به زندان افتادن دمیرتاش و تعداد بسیاری از نمایندگان هم حزبی‌اش پس از لغو مصونیت قضایی نمایندگان حزب دموکراتیک خلق‌ها در سال ۲۰۱۶ اتفاق افتاد.[1] توهین به رییس جمهور و پروپاگاندای گروه‌های تروریستی از اتهامات اصلی دمیرتاش بوده و هستند. حالا دادگاه حقوق بشر اروپا در حکمی این اتهامات را ناوارد دانسته و از دولت ترکیه می‌خواهد ۳۵۰۰ یورو بابت خسارت مادی، ۲۵ هزار یورو بابت خسارت معنوی، و نزدیک ۴۰ هزار یورو بابت مخارج دیگر به دمیرتاش و وکلایش بپردازد. حکمی که با اعتراض رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه مواجه شد و باعث شد او اروپا را به داشتن استانداردهای دوگانه و سیاسی‌کاری متهم کند. اردوغان می‌گوید دمیرتاش چون نتوانسته میان حزبش و تروریسم فاصله‌گذاری کند، اکنون در زندان است.

در گفتار رسمی این روزهای ترکیه بسیاری اوقات از دمیرتاش و ه د پ (HDP) با لقب تروریسم یاد می ‌شود. با اینحال  حزب دموکراتیک خلق‌ها یک حزب قانونی در ترکیه است که در انتخابات شهرداریها در مارس سال ۲۰۱۹ توانست در حدود ۶۵ شهرو شهرستان و منطقه عمدتا کردنشین ترکیه پیروز انتخابات شود. اتهام حمایت از تروریسم و شاخه سیاسی حزب کارگران کردستان بودن (پ‌‌ک‌ک که از دید ترکیه مصداق بارز تروریسم است) سبب شده که دولت در طول کمتر از دو سال برای بسیاری از این شهرداریهای این حزب اصطلاحا قیم انتخاب کند: یعنی شهردار منتخب از سوی حزب دموکراتیک خلق‌ها را عزل و بجای او شهردار دولتی را منصوب کند. اینکار به نوبه خود بی‌اعتمادی شدید ائتلاف حاکم در ترکیه (ائتلاف دو حزب عدالت و توسعه و حرمت ملی‌گرا، موسوم به ائتلاف جمهور) به حزب دمکراتیک خلق‌ها و ایده های مربوط به حکمرانی خودگردان این حزب و نظریه‌پردازان آنرا نشان می‌دهد.

 


دادگاه حقوق بشر اروپا: دمیرتاش باید فورا آزاد گردد

پس از ناکامی وکلای دمیرتاش در رسیدن به نتیجه برای آزادی او در دادگاه قانون اساسی ترکیه، حزب دموکراتیک خلق‌ها به دادگاه حقوق بشر اروپا دادخواست کرد. ترکیه بر خلاف ایران و برغم فاصله گرفتن از ایده پیوستن به اتحادیه اروپا در سال‌های اخیر، همچنان بخشی از اروپا محسوب می شود و کسانی و جریاناتی که حس کنند در مورد حقوق‌شان در دادگاه‌های ترکیه اخلال شده می توانند به دادگاه حقوق بشر اروپا به عنوان نهاد بالاتر شکایت کنند. البته اینکه دستورات دادگاه حقوق بشر اروپا در ترکیه چقدر لازم‌الاجراست بحثی پیچیده است، ولی می‌توان ادعا کرد که سرپیچی از دستورات دادگاه حقوق بشر اروپا می‌تواند دولت ترکیه را در معرض برخی مجازات‌ها و حتی تحریم‌ها از سوی اروپا قرار دهد. و چون وضعیت اقتصادی کنونی در ترکیه وخیم و بحرانی است، بعید به نظر می‌رسد دولت اردوغان بخواهد یا بتواند کلا به احکام دادگاه حقوق بشر اروپا بی‌اعتنا باشد. شاید به همین سبب است که عمر چلیک، سخنگوی حزب عدالت و توسعه در واکنش اولیه به صدور حکم آزادی دمیرتاش گفت دادگاه‌های ترکیه این موضوع را بررسی خواهند کرد.

مشکل در مورد وضعیت کسانی چون دمیرتاش احتمال صدور اتهامات جدید علیه ایشان است، آنهم در شرایطی که ممکن است آنها از اتهامات گذشته در همان سیستم قضایی ترکیه مبرا شوند. در پرونده جدیدی که علیه دمیرتاش به اتهام «رهبری اعتراضات خشونت بار» سال ۲۰۱۴ که منجر به کشته شدن ۳۷ نفر شد صادر شده، ممکن است مجازات ۱۴۲ سال زندان هم برای او صادر شود[2]. مقایسه این اتهام با حکم دادگاه حقوق بشر اروپا در مورد تبرئه دمیرتاش فاصله گرفتن زیاد بخش‌هایی از نظام قضایی ترکیه با معیارهای اروپایی دادگستری را نیز به نوبه خود نشان می‌دهد.

 

مجادله بولنت آرنج با اردوغان و باغچه لی در مورد دمیرتاش

کمتر از دو ماه قبل بولنت آرنج، معاون اول نخست‌وزیر ترکیه در سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ و عضو شورای عالی مشاوران ریاست‌جمهوری تا آنزمان، در یک برنامه تلویزیونی در کانال خبرتورک، خواستار اصلاح نظام قضایی ترکیه شد و با اشاره به وضعیت دمیرتاش گفت: «کسی که سه-چهار سال است در زندان است، می شود ادامه بررسی پرونده کیفری او در خارج از زندان هم انجام شود؛ قانون هم به اینکار اجازه می‌دهد.» استدلال آرنج این قاعده حقوقی بود که اصل باید بر آزادی افراد باشد تا وقتی که خلافش ثابت شود. جنجالی‌ترین بخش سخنان آرنج ولی آنجایی بود که از مخاطبان دعوت کرد برای آشنایی با صلاح الدین دمیرتاش کتاب دوران او را بخوانند. گفت: «شاید شما با خواندن این کتاب نظرتان در مورد صلاح‌الدین عوض نشود. ولی حتما در مورد تروما و رنج‌هایی که مردم کرد ما با آن مواجه بوده اند نکات جدیدی خواهید آموخت. یکی از گروههای مظلوم در این کشور برادران و هموطنان کرد ما هستند.»

مواضع آرنج بازتاب زیادی در مطلوعات ترکیه داشت. رجب طیب اردوغان در واکنش به آرنج دمیرتاش را متهم به همدستی با تروریسم کرد و گفت: «آنکسی که خواسته شد کتابش را بخوانند حامی سیاسی گروهی جدایی‌طلب است که دستش در خون هزاران برادر کرد و هزاران سربازان و پلیس من آغشته است.»

با اینحال تندترین واکنش نسبت به سخنان همدلانه آرنج در مورد دمیرتاش و سایر محبوسان سیاسی از جانب دولت باغچه‌لی رئیس حزب حرکت ملی‌گرا آمد که در سخنانی خشمگینانه گفت: «اینکه دمیرتاش تروریست بتواند طرفدار پیدا کند و صدایش به تلویزیون‌ها باز شود، علامت خیر نیست. اینکه مقام سابقی که عضو شورای عالی مشاوره رئیس‌جمهور ترکیه است به تلویزیون بیاید و بکوشد عثمان کاوالای میخواره و دمیرتاش تروریست را بزک کند [تعابیر از باغچه‌لی]، فقط می شود اسمش را حماقت گذاشت. اینکه یک فرد غافل از مخاطب می خواهد برای شناختن مردم کردتبار ما کتاب دوران دمیرتاش تروریست را بخوانند، پروپاگاندای ترور جلوی چشم همه مردم است. جناب آرنج، ما برادران کردمان را نه از کتاب یک تروریست، بلکه بر اساس مشاهدات خودمان می شناسیم. اگر شما به تروریست با چشم معصوم نگاه می کنید، به کشته شدگان معصوم حملات تروریستی پ ک ک ...چه جوابی دارید بدهید؟» باغچه‌لی می‌گفت با تروریست‌ها نه با زبان ملایمت که با زبان مشت آهنین باید سخن گفت.

 

دمیرتاش: من را به گروگان گرفته‌اند

با اینکه صلاح‌الدین دمیرتاش چهار سال است که در زندان است هنوز توییترش فعال است و از این طریق در مباحث سیاسی ترکیه مشارکت‌هایی می‌کند. دمیرتاش در توییتر اتهامات مربوط به تروریسم در مورد خودش را به شدت رد کرده. او می گوید ائتلاف حاکم ترکیه به سبب ترس از باخت انتخابات گذشته و آینده او را به صورت گروگان در زندان نگه داشته و بر این اساس است که در گوشه صفحه توییتر خود در معرفی خود نوشته: «سیاسی رهینه»، یعنی گروگان سیاسی. او معتقد و معترض است که رسانه های دولتی و جریان رسمی در ترکیه اخبار مربوط به حزبش ه د پ را پوشش نمی دهند، یا وقتی پوشش می‌دهند عمدتا از منظر منتقدان و مخالفان سرسخت دمیرتاش و ه د پ این اخبار را پوشش میدهند. مثلا از نگاهی نزدیک به نگاه حزب حرکت ملی‌گرا که شریک دولت است.

در واقع در تاریخ حزب عدالت و توسعه، اولین باری که ادامه حاکمیت سیاسی این حزب در ترکیه به صورت جدی زیر سئوال رفت، انتخابات تابستان سال ۲۰۱۵ بود که در آن حزب دموکراتیک خلق‌ها با رهبری آنزمان دمیرتاش توانست از آستانه ده درصدی لازم برای ورود به مجلس بگذرد و وارد مجلس شود و به میزان قابل توجهی آرا آک پارتی را در مناطقی که با آن رقابت داشت، یعنی مناطق کردنشین، کاهش دهد. دمیرتاش در سال ۲۰۱۸ و در حالی که در زندان بود هم در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه شرکت کرد و توانست بیش از هشت درصد آرا را از آن خود کند. او از داخل زندان هم کوشید در رفراندوم ۲۰۱۷ به تغییرات در قانون اساسی برای گذار از نظام پارلمانی به نظام ریاستی نه بگوید و موثر باشد. هشت درصد آرا در کشور پرجمعیتی مانند ترکیه رقم کوچکی نیست، خصوصا اینکه در نظر آوریم آرا حزب حرکت ملی‌گرا یا م ه پ، شریک اصلی حزب حاکم عدالت و توسعه در اداره ترکیه در سال‌های اخیر، همیشه در اطراف ده درصد بوده است، یعنی خیلی نزدیک به رقمی که حزب دموکراتیک خلقها و دمیرتاش در این سالها عمدتا کسب کرده‌اند.

توضیح: این مقاله پیشتر در ایندیپندنت فارسی منتشر شده است

[1] لغو مصونیت با حمایت سه حزب عدالت و توسعه، حرکت ملی‌گرا و جمهوری‌خواه خلق و همزمان با نخست‌وزیری احمد داوود اوغلو اتفاق افتاد. داووداوغلو خود اکنون به یکی از منتقدان اردوغان بدل شده و به نظر نمی‌رسد حزب جمهوری‌خواه خلق با رهبری کمال قلیچداراوغلو تصمیم آنموقع خود را اکنون قابل دفاع بداند. 

[2] در روزهای نبرد شبه نظامیان کرد با داعش در جریان محاصره کوبانی، کردهای حزب آقای دمیرتاش حزب حاکم ترکیه را به انفعال در برابر داعش متهم ‌کردند و علیه دولت تظاهرات به راه انداختند که به خشونت کشیده شد.

۱۳۹۹ آذر ۲۳, یکشنبه

تنش میان ایران و ترکیه؛ جنجالی که شعر «آراز» اردوغان آفرید

 

شعرخوانی رجب طیب اردوغان در مورد ارس، در مراسم رژه به مناسبت آزادسازی سرزمین‌های اشغالی آذربایجان در قره باغ، خشم بسیاری مقامات جمهوری اسلامی را برانگیخت. محمد جواد ظریف در توییتر به دو زبان فارسی و انگلیسی نوشت:

«به اردوغان نگفته بودند شعری که به غلط در باکو خواند مربوط به جدایی قهری مناطق شمالی ارس از سرزمین مادریشان ایران است!آیا او نفهمید که علیه حاکمیت جمهوری آذربایجان سخن گفته است؟ هیچکس نمی‌تواند در باره آذربایجان عزیز ما صحبت کند.»

دریا اورس، سفیر ترکیه در تهران هم به وزارت امور خارجه ایران احضار شد و البته با فاصله چند ساعت وزارت خارجه ترکیه در اقدامی متقابل سفیر ایران در آنکارا را احضار کرد.

 به گفته خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران در ایران به سفیر ترکیه گفته شد که «دوران ادعاهای ارضی و امپراطوری‌های جنگ افروز و توسعه‌طلب» سپری شده. یعنی تهران سخنان اردوغان را تهدیدی علیه تمامیت ارضی خود حس کرده بود.


 بعدش هم نوبت محسن رضایی بود که تلویحا جمهوری آذربایجان را متعلق به ایران اعلام کند و ترکیه را از تکرار تجربه سوریه بترساند و بنویسد: « اگر آقای اردوغان ازخواندن شعر ارس منظورش ایران بزرگ است، درست است.... اگر نظرش تکرار تجربه شکست خورده داعش در سوریه است حرف غلطی است.»

واکنش تند دیگری هم از آن حسام‌الدین آشنا مشاور روحانی بود که ترکیه را بنوعی همسایه بد خواند و نوشت: «در همان روز که رؤسای جمهور ایران و افغانستان راه آهن خواف- هرات را برای پیوند بیشتر دو کشور افتتاح کردند، رؤسای جمهور ترکیه و آذربایجان در رژه مشترک به مناسبت فتح قره‌باغ شرکت کردند.»

رسانه‌های نزدیک به حکومت در ترکیه عمدتا در پوشش واکنش‌ها به شعرخوانی اردوغان در مورد آراز یا ارس با احتیاط برخورد کرده‌اند. تا زمان نگارش این گزارش خبرگزاری آناتولی که خبرگزاری رسمی ترکیه است، حواشی این اتفاق را پوشش نداده که با توجه به سرعت عمل این خبرگزاری چندزبانه در پوشش اخبار مربوط به ایران تاحدودی عامدانه به نظر می‌رسد. روزنامه ینی شفق نزدیک به حزب عدالت و توسعه ترکیه اما واکنش ظریف به سخنان اردوغان  را «گستاخانه» خوانده است.

در ایران خبرگزاری حکومتی تسنیم در گزارش تقریبا مفصلی که در این زمینه نوشته گفته احتمالا تاثیر دولت باغچه‌لی رهبر حزب حرکت ملی را در این موضع‌گیری اردوغان نمی‌توان انکار کرد؛ کسی که «دیدگاه ملی گرایانه افراطی او در حوزه های داخلی و خارجی بر همگان روشن است.» تسنیم همچنین با اشاره به سخنان اردوغان در مورد پاشینیان در رژه باکو، به همراه علی‌اف، نوشت تحقیر ارمنستان که در جنگ شکست خورده نیز «اقدامی نه چندان جالب بود که از سوی اردوغان و الهام علی اف بارها تکرار شده است.» رجب طیب اردوغان در مراسم رژه نظامی در باکو، صریحا از تمایل خود برای کنار رفتن دولت فعلی ارمنستان با رهبری نیکول پاشینیان سخن گفت.

با اینحال همین خبرگزاری پیش‌بینی کرده تنش ایران و ترکیه از حدی بالاتر نرود،‌ «زیرا طرفین در سطوح عالی مایل به تنش در روابط دو جانبه آن هم در فضای منطقه ای کنونی نیستند.»

تحلیل در مورد تاثیر اندیشه‌های حزب حرکت ملی‌گرا بر رفتار آک پارتی شاید صددرصد بی‌ربط نباشد، چون ایندو حزب در حال حاضر در یک ائتلاف ترکیه را اداره می کنند. از قضا یکی از سیاستمداران شناخته شده‌ای که در فضای مجازی ترکیه از شعر آراز اردوغان استقبال کردند سنان اوغان، نماینده مجلس ترکیه از حزب حرکت ملی‌گرا در فاصله سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ بود. اوغان که خود اصالتا ترک آذری و اهل ایغدیر، شهری در نزدیکی مرز ایران و ترکیه و ارمنستان است، در توییتر و فیسبوک شعرخوانی اردوغان را با تحسین به اشتراک گذاشت و نوشت:

«کاملاً معنی دار است که رئیس جمهور اردوغان شعری درباره جدایی آذربایجان شمالی و جنوبی را در جشن پیروزی آزادی قره باغ بخواند.»

برخی هویت‌طلبان ترک در حرکت ملی‌گرای آذربایجان (آذربایجان میللی حرکاتی) هم از شعرخوانی اردوغان استقبال کردند. ترکیه معمولا متهم بوده است که به خاطر مصالح سیاسی و رعایت حال جمهوری اسلامی از حرکت ملی‌گرایانه ترکان ایران در جنوب ارس حمایت نمی‌کند.

 

 اردوغان چه خوانده بود؟

رجب طیب اردوغان، در مراسم رژه به مناسبت آزادسازی سرزمین‌های اشغالی آذربایجان در قره باغ شعری از بختیار وهاب‌زاده (۲۰۰۹-۱۹۲۵)، شاعر ملی و ملی‌گرای آذربایجانی خواند که جنجالی شد. وهاب‌زاده فارغ التحصیل رشته زبانشناسی از دانشگاه دولتی باکو در مقطع دکترا و مولف چندین جلد کتاب مهم شعر است. وهابزاده در میان کسانی که در ایران به ادبیات ترکی آذری علاقمند هستند هم فردی شناخته شده است و اشعار او به چندین زبان دنیا ترجمه شده‌اند. شعر مورد اشاره از وهاب‌زاده از این قرار بود:

آرازی آییردیلار (ارس را جدا کردند)

کوم ایله دولدوردولار (با سنگ و شن پرش کردند)

من سندن آیریلمازدیم (قصد من جدایی نبود)

زور ایله آییردیلار (به زور جدایمان کردند)

آی لاچین، جان لاچین (ای لاچین، جان من لاچین)

من سنه قوربان لاچین (جانم فدای تو لاچین)

لاچین نام منطقه ای در قره‌باغ است که در سی سال گذشته در کنترل ارامنه جدایی‌طلب بود و اخیرا با جنگ دوم قره باغ به خاک آذربایجان بازگشت.  

 

نگرانی تهران از نزدیکی زیاد آنکارا و باکو

پشت این رنجیده شدن مقام‌های ایران از شعرخوانی اردوغان البته تنها نگرانی از گرم شدن تنور جدایی‌طلبی نیست. تهران نگران است نزدیکی ترکیه و آذربایجان آنقدر زیاد شود که جایی برای نفوذ ایران در جمهوری آذربایجان نماند. قرابتی که هم با تکیه بر سخنان و عمل مقامات ترکیه و هم مقامات جمهوری آذربایجان در بحبوحه جنگ دوم قره باغ و تا به امروز، قابل مشاهده است. ترکیه و آذربایجان عملا امروز خود را یک ملت دو دولت می‌خوانند، و این در سراسر مراسم رژه سربازان ترک در خیابانهای باکو در جشن پیروزی، قابل رویت بود.

از سوی دیگر، وزارت خارجه جمهوری اسلامی و حتی دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران (بواسطه موضع‌گیری امامان جمعه مناطق ترک نشین در همدلی با آذربایجان در جریان نبرد قره باغ) بسیار از سوی ایرانگرایان تندرو تحت فشار بودند که موضع ستیزه‌جویانه‌ای در مورد حضور نظامی ترکیه در قره باغ بگیرند و البته در ماه‌های اخیر در این زمینه کمابیش مقاومت کرده بودند.

اتاق‌های فکر پان‌ایرانیستی در داخل ایران که نفوذهایی هم در جناح‌هایی از حاکمیت دارند (از جمله اصلاح‌طلبان و اعتدالیون) همواره تبلیغ کرده‌اند که «جمهوری آذربایجان» جزوی از خاک ایران است و ترکیه را در آن منطقه اشغالگر و توسعه‌طلب معرفی کرده‌اند. در نظر ایشان اگر قره باغ در تصرف ارمنستان می‌ماند به نفع ایران (بخوانید «حاکمیت فارس») بود، چون حائلی در برابر گسترش نفوذ ترکیه و ترکان در آذربایجان و آسیای میانه ایجاد می‌کرد. در جنگ قره باغ این گروه بیش از هرچیز اخبار مربوط به حضور جنگجویان اسلامگرای سوری در دفاع از آذربایجان و در برابر ارمنستان را برجسته می‌کردند. پیروزی آذربایجان در نبرد قره‌باغ کفه‌ها را به ضرر فارس‌گرایان تندرو حرکت داد.

حالا به نظر می رسد که با خواندن شعر ملی‌گرایانه و آذربایجان‌گرایانه/ ترک‌گرایانه از سوی اردوغان در مورد ارس توجیه این گروه رادیکال برای فشار بر وزارت خارجه و دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی هم افزایش یابد.

 

نیاز آذربایجان به توازن میان آنکارا، مسکو و تهران

از سوی دیگر به نظر می‌رسد آذربایجان، چنانکه سیاست این کشور در تمام این سال‌ها بوده، همچنان محتاج است به نوعی میان روسیه، ترکیه، و ایران در منطقه توازن برقرار کند، گرچه دلش با ترکیه است. سفر جیحون بایراموف وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان به ایران در آستانه برگزاری جشن پیروزی قره باغ با حضور اردوغان و علی‌اف را می‌توان از این منظر ارزیابی کرد. یعنی با اینکه نفوذ ایران در جموری آذربایجان به اندازه ترکیه و روسیه نیست و احتمالا هرگز نخواهد بود، ولی تاثیر و نفوذ ایران را همچنان نمی‌توان نادیده گرفت.

ایران همچنین امیدوار است سهمی از سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی برای بازسازی منطقه بازپس گرفته شده قره‌باغ اشغالی داشته باشد. در سفر هفته گذشته جیحون بایراموف به ایران و دیدار او با حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران گفت با توجه به اینکه ایران و آذربایجان همسایه هستند و «فرصت‌هایی برای بازسازی در ایران وجود دارد»، شرکت ایران در عملیات بازسازی قره باغ «به سود هر دو کشور خواهد بود.» حالا باید دید مشارکت ایران در بازسازی قره باغ، آنهم در برابر رقبای بزرگی چون ترکیه و روسیه و حتی برخی کشورهای غربی و اسرائیل، در حد خیال خواهد ماند یا واقعا امکان عملی شدن دارد.

ایران همچنین مایل به تسریع ساخت راه‌آهن رشت-آستارا است که به خاطر تحریم ها معوق مانده. پروژه راه‌آهن رشت-آستارا در صورت تحقق شرق اروپا را از ترکیه، روسیه و آذربایجان به ایران و از طریق خطوط راه‌آهن ایران به آسیای میانه، چین و به خلیج فارس وصل می‌کند. با اینحال به سبب تحریم‌های آمریکا ایران نتوانسته وام ۵۰۰ میلیون دلاری لازم را برای پیشبرد این پروژه از جمهوری آذربایجان بگیرد.

توضیح: این مقاله در ایدنیپندنت فارسی منتشر شده است.