tag:blogger.com,1999:blog-7398783225438857761.post3483196254631813420..comments2023-09-30T03:27:19.127-07:00Comments on نیکوماخوس: روزی که از دوره دکتری فارغ التحصیل شدممیثم بادامچیhttp://www.blogger.com/profile/15905993556555068152noreply@blogger.comBlogger11125tag:blogger.com,1999:blog-7398783225438857761.post-11498240489279744112014-03-13T08:26:44.521-07:002014-03-13T08:26:44.521-07:00با سلام خواهش میکنم یکسری اطلاعات ازدکتری فلسفه وو...با سلام خواهش میکنم یکسری اطلاعات ازدکتری فلسفه ووضعیت شغلی وبورسیه ایتالیا میخوام لطفا ایمیل بزنید باتشکرyavar.mohamadi@yahoo.comAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7398783225438857761.post-75097260067672725232012-07-31T07:37:01.070-07:002012-07-31T07:37:01.070-07:00علی عزیز. خیلی ممنون از کامنت تان و خیلی خوشحالم ا...علی عزیز. خیلی ممنون از کامنت تان و خیلی خوشحالم از آشنائی. می بخشید جواب دیر شد. یکی از بهترین کامنت هائی است که بر مقاله اخیرم در زمانه نوشته شده کامنت تان. با نظرتان موافقم. شخصا خواهم کوشید همین خط و طرز نوشتن را ادامه دهم و ممنون از عنایت تان. کسی که دربحث های روشنکفری به طریق قلمی مشارکت می کند (مانند من)، نباید برای خوشایند این و آن قلم بزند. به قول مصطفی ملکیان باید دغدغه اش تقریر حقیقت و تقلیل مرارت باشد. مسائل مربوط به حقوق قومیتی حساس است و افراطیون از هر دو طرف معمولا سخنان کسانی که می کوشنداز موضع میانه سخن بگویند (مانند کاری که من می کوشم بکنم) خوششان نمی آید، ولی باکی نیست:)نیکوماخوسhttp://nikomakhus1.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7398783225438857761.post-82956364678380060502012-07-29T05:06:44.012-07:002012-07-29T05:06:44.012-07:00خیلی ممنون. خیلی لطف داری برادر:) امیدوارم همواره ...خیلی ممنون. خیلی لطف داری برادر:) امیدوارم همواره از نظراتت بهره مند شوم.نیکوماخوسhttp://nikomakhus1.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7398783225438857761.post-19620563942832211652012-07-29T01:34:13.263-07:002012-07-29T01:34:13.263-07:00آقای بادامچی، سلام و شادباش(تبریک)
چندروزی بیشتر ن...آقای بادامچی، سلام و شادباش(تبریک)<br />چندروزی بیشتر نیست که با نوشتههای شما از طریق رادیو زمانه آشنا شدهام. با خواندن اولین مطلب از شما » نقش تاریخ در تمامیت ارضی و نقدی بر نظریه کسروی در مورد زبان آذری«، بی آنکه بخواهم یا بتوانم به درستی و یا نادرستی موضوعی این مقاله نظری بدهم، باید بگویم که متدولوژی تحلیلیتان را یکی از نوادر روشهای مقالهنویسی ایرانی دیدم: کاربست جملههای شرطی و نبود مطلقیت زبانی. چیزی که در اکثر نوشتههای ایرانی به چشم میخورد. نمونهی روزش، نیکفر. <br />اما به تجربه نمیتوانم امیدوارباشم که این زبانِ نه مطلق و نه حکمدهنده پایدار بماند. فکرمیکنم شما هم این تجربه را در دورهی نوشتن تز دکترایتان در ایتالیا- که مدام با استاد راهنما در تماس بودید- داشتهاید، که در این دوره، زبان و شیوهی نوشتنِ تحلیلیِ نوشتهها تمامن از خودِ دانشجونیست، بل سایهی زبان و متدولوژی علمی، که نظارت استادان راهنما واجب الوجوبشان میکند، نقش بسیار بزرگی بازی میکند. اما اگر این زبان علمی و شیوهی کار پژوهشی درونی دانشجو نشده باشد، جدایی آن دانشجو از سیستم کنترلی استاد راهنما، می تواند منجر به بازگشت به زبان نیمهعلمی، کشکولی، حکمدهنده، پرمدعای کمسواد و... شود. نوشتم؛ میتواند، اما به تجربه دیدهام که با تقریب 95درصدی توانسته است. شاید حرف زیادی باشد که بنویسم که در علوم انسانی جایی برای حرف قاطع یا صدور حکم وجود ندارد، و همهی نطرات علمی در حوزهی علم احتمالات بیان میشوند و درصد درستیشان هیچگاه به صد نمیتوانند برسند، و همیشه مشروط به شرایط و فاکتورهای شناخنه و ناشناخته هستند. به دیگرسخن، نمی توان در علوم انسانی نظریهای منطبق بر معادلهی درجهی یک خطی: f(x)=ax+b داد. متاسفانه، آنچه که من در نوشتههای پس از اخذ دکترا در بسیاری از دکترهای ایرانیها دیده و خواندهام- نمونه جواد طباطبایی و نیکفر- فاقد این زبان احتمالی و اندیشهی باز علمی بودهاند.<br /> حدسم بر این است که یکی از دلایل بازگشت اینان، وارد شدن به فضای اندیشه و محافل ایرانی است، که به گمان من وجه غالبش زبان و اندیشهی بسته، مستبد، یکسویه (غیرعلمی) و... غالب بر آنهاست، ناخودآگاه و یا از سرِ خودخواهی و خودبزرگبینیِ کاذب که خود و پیرامونش به او القا می کنند، تا این آقا یا خانم دکتربه عادت اولیهی زبان بسته و مستبد و غیرعلمیاش بازگشت کند. یکی از نماهای این بازگشت، توهین و افترا به همکاران با ابترکردن و یکسویه دیدن نطرات آن همکاران است. نگاه کنید به زبان نیکفر، طباطبایی در مواجهه با نظرات دوستدار و حتا برعکس. دردناکانه شاهدم که بین اینان دیالوگ، به معنای غربیاش، در جریان نمیافتد تا منِ جوینده را به نقش روشنگریشان مفتخرکنند، و مجبور شوم از برهان خلف لقمانی، ادب از که آموختی از بیادبان، مانع سقوطم به گذشتهام بشوم.<br />آیا میتوانم امیدوار باشم، به مثل، نطر انتقادی شما به کسروی(احتمال درستی و نادرستیاش را نمی دانم) همیشه با این حرفتان همراه خواهد بود: »کسروی یکی از خلاقترین روشنفکران زمان خویش بود و بسیاری نظراتی که او در حوزههای مختلف مطرح کرده است در نوع خود نخستینها در ایران بودهاند. بر این اساس هیچ بعید نیست اگر کسروی در زمانه ما میزیست، با عنایت به نظریات متاخرعلوم انسانی در مورد مسئله اقوام/ملل در نظریه خویش در مورد هویت آذربایجان تجدید نظر میکرد. نقد کسروی فارغ از در نظر گرفتن تفکرات مشابه غالب در میان اندیشمندان روزگار او در سایر نقاط جهان عین بی انصافی و نابهنگامی[9] است. «؟ یا پس از ورود به جامعهی ایرانی و بخصوص ترکان آذری این حس احترام و تحلیل همزمانی تاریخی رنگ خواهد باخت و مثل براهنی به کسروی(هرچند تلویحی) توهین خواهید کرد؟<br />آقای بادامچی، اگر احتمالن زبان این یادداشت کمبودِ زبان دوستانه و متدولوژیک را دارا باشد، که میتواند ناشی از همان بازماندههای زبان و اندیشهی مستبد و تربیتی کودکانهام و عادت زبانی ناشی شده باشد، اما خواهش میکنم بپذیرید که من قصد هیچگونه معلمبازی و توهین را نداشتهام. خوشحالم که شما اینگونه باز و علمی مینویسید، خواستم خوشحالیام را بیان کرده باشم. و میترسم که بعدها این جور ننویسید، خواستم این ترسم را هم بیان کرده باشم. <br />علی صیامی/هامبورگ/29 جولای 2012Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7398783225438857761.post-28434808612419103362012-07-27T00:43:31.110-07:002012-07-27T00:43:31.110-07:00تبریکات فراوان دوست من ...
امید که برای وطن و بشری...تبریکات فراوان دوست من ...<br />امید که برای وطن و بشریت مفید افتد ...جامعه شناسی صلحhttp://abbasnaiemi.blogspot.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7398783225438857761.post-32345748648404075902012-07-25T05:43:00.171-07:002012-07-25T05:43:00.171-07:00چوخ تشکر ادیرم قاردشیم و عزیز وطن داشیم. چوخ موتلو...چوخ تشکر ادیرم قاردشیم و عزیز وطن داشیم. چوخ موتلویام سیزین کیمین دیرلی خواننده لریم وار. یاشیاسیز. ایرتیباطدا اولاخ و کامنتلریزدن هر زمان ایستیفاده الیاخ:)نیکوماخوسhttp://nikomakhus1.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7398783225438857761.post-54266378866557616782012-07-25T05:27:52.104-07:002012-07-25T05:27:52.104-07:00ميثم جان اوغورلار اولسون. باشاريلار آرزيليرام بيله...ميثم جان اوغورلار اولسون. باشاريلار آرزيليرام بيله وه. گله جاغا آدديم آتماغيميزا سيزيين كيمي انسانلارين ساوادينا نيار واريميزدي. عزيز ديرلي ديلداش، و يولداش يولون آچيغ اولسون.<br />بير وطنداش اوزاخلاردانAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7398783225438857761.post-30788245728425882632012-07-24T08:30:03.640-07:002012-07-24T08:30:03.640-07:00ممنون مرتیکه عزیز بابت تبریک دکتری:) خوشحالم پس از...ممنون مرتیکه عزیز بابت تبریک دکتری:) خوشحالم پس از مدتها ازت شنیدم:) <br /><br />در مورد رول مادلینگ هم به نظرم آدم باید به نکات مثبت بقیه نگاه کند و از آنها بیاموزد، ولی در نهایت خودش باشد. یعنی رول مدلینگ به معنی مطلق اصلی معنی ندارد. ولی خوب حرفت را می فهمم. اگر اشتباه نکنم خواسته ای بگوئی به کارهای اساسی و پایه ای فکر کن تا امور روزمره. در این زمینه کاملا باهات موافقم.نیکوماخوسhttp://nikomakhus1.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7398783225438857761.post-70986380913368489912012-07-23T20:58:05.950-07:002012-07-23T20:58:05.950-07:00مبارکه آقای دکتر. حالا دیگه به خاطر این عنوان هم ش...مبارکه آقای دکتر. حالا دیگه به خاطر این عنوان هم شده باید خیلی باحساب و کتاب تر بنویسی و حرف بزنی (توجه کن که صفت تفضیلی به کار بردهام). <br />خوبه که آدم تو هر کاری یه الگو (یا به قول کفّار فرنگی "رول مادِل") داشته باشه. جواد طباطبایی و بشیریه به گمان من نومنههای خوب بومی الگو برای تو هستند. یک راه دیگهاش هم روش لقمانه سعی کن کارهای ادمهایی مثل زیباکلام نکنی (درهیچ زمینه).مرتیکهhttps://www.blogger.com/profile/18349484277677354624noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7398783225438857761.post-78164552077871997292012-07-17T16:20:07.640-07:002012-07-17T16:20:07.640-07:00مخلصم علی جان. خیلی لطف داری رفیق. کدام علی هستی ر...مخلصم علی جان. خیلی لطف داری رفیق. کدام علی هستی راستی؟ همان که از خوابگاه کوی دانشگاه تهران و از طریق هم اطاقی ای باهاش آشنا و دوست شدیم؟:))نیکوماخوسhttp://nikomakhus1.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7398783225438857761.post-62939125187731203142012-07-16T20:44:07.417-07:002012-07-16T20:44:07.417-07:00میثم جان دوباره بهت تبریک می گم.
امیدوارم هر جا هس...میثم جان دوباره بهت تبریک می گم.<br />امیدوارم هر جا هستی موفق باشی! <br /><br />علیAnonymousnoreply@blogger.com